
کتاب نمایشنامه عروسکی خرمشیر
1 عدد
بله بچه ها... یه چند روزی، خر قصه ما، هی منتظر شد که خطایی از شیر بینوا سر بزنه. اما هر چی صبر کرد، دید نخیر. شیر از ترسش، دست از پا خطا نمی کنه. از شما چه پنهون، یواش یواش خود آقا خره هم داشت ترس ورش میداشت.... آخه کجا دیدی شیری نوکری خری رو بکنه؟



روایتی از عشق در دنیای موازی
معرفی نمایشنامهی یک توهم عاشقانه نوشتهی ترنس راتیگان

پناه بر سینما
مروری بر کتاب موزاییک استعارهها: گفتوگو با بهرام بیضایی و زنان فیلمهایش نوشتهی بهمن مقصودلو

از من الآن نپرس خاستگاه دموکراسی کجاست، شاید بعدها بدانم
معرفی کتاب فرود و فراز دموکراسی نوشتهی دیوید استاساویج