مجله طنز آور (۱)

بواسیر پرزیدنت روزولت 

در زمان جنگ جهانی دوم اوضاع مملکت قاراشمیش بود. کشور به تصرف قوای متفق درآمده بود. رضا میرپنج برکنار شده بود و معلوم نبود مملکت را چه کسی می‌گرداند. آذرماه ۱۳۲۲ بود که بنده جهت در امان ماندن از تعدی متعدیان، در باغ فشم به سر می‌بردم و با دلفین‌های داخل استخر اندرونی مشغول بازی بودم. یکی از نوکرها دوان‌دوان خود را به من رساند که صدای چند خودرو را در خارج از محوطه شنیده است. قبل از اینکه به خودمان بجنبیم، درب باغ باز شد و سربازان هندی و انگلیسی به همراه چندین درجه‌دار ایرانی وارد باغ شدند. مرا دستگیر کردند و چشمانم را بستند و بدون توضیحی در یکی از ماشین‌ها سوار کردند. چند ساعت بعد در دفتری مجلل که بعدها فهمیدم یکی از اتاق‌های سفارت شوروی است نشسته بودم. کلنلی انگلیسی به همراه افسری ایرانی که ظاهراً نقش دیلماج را داشت وارد شد. وقتی پاسخ سؤالات کلنل را به زبان سلیس انگلیسی دادم، متعجب شد و دیلماج را مرخص کرد و خودش با من به گفت‌وگو نشست.

صفحه ۱۳

متاسفانه این مجله موجود نیست

مجله طنز آور (۱)

متاسفانه این مجله موجود نیست
  • نام مجله: مجله طنز آور (۱)
  • تعداد صفحات: 104
  • شماره: 1
  • سال انتشار: 1399
  • دوره نشر: فصلنامه
  • فصل انتشار: پاییز
  • ناشر: طنز آور
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

یک داستان محشر

معرفی کوتاه کتاب کودک یک داستان محشر نوشته‌ی فوئب گیلمن

مامان دوستت دارد

مروری بر کتاب کودک اگر تو نبودی نوشته‌ی باب دیلن

من پیش از هر چیز یک نویسنده هستم

رومن گاری: مروری بر زندگی و آثار

مجله‌های پیشنهادی