کتاب مثل همه عصرها

نویسنده: زویا پیرزاد

یک زندگی

صبح خیلی زود است. زن از پنجره حیاط را نگاه می‌کند. درخت شکوفه کرده اسـت. زن چند طره موی سفید را از پیشانی پس می‌زند. چهل و یکمین بار است که شکوفه کردن درخت را می‌بیند. روبه روی پنجره می‌ایستد. پیراهن خواب سـفید و کلفتش آستین بلند است و یقه بسته، با این حال کمی سردش است. باد شکوفه‌ها را تکان می‌دهد. شـکوفه‌ها انگار هیچ وقت سردشان نمی‌شود. زن یادش می‌آید اولین باری را که شکوفه‌ها را دید.

با صدای شوهرش از خواب بیدار شد. «پاشو، بیا ببین! درخت شکوفه کرده!» با هم کنار پنجره ایستادند و تماشا کردند. پیراهن خواب سـفید و بلندش بی آسـتیـن بـود و نـازک. دور یقه‌ی بازش توردوزی داشـت. سـردش نبود یا شاید شـرم بود که سرما را پس می‌زد. یک هفته بود عروسی کرده بودند و هنوز صبح‌ها خجالت می‌کشید به چشم‌های شوهر نگاه کند.

صفحه ۴۱

افزودن به پاکت خرید 19,500 تومان

کتاب مثل همه عصرها

  • ناشر : مرکز
  • تعداد صفحات: 94
  • شابک: 9789643052195
  • شماره چاپ: 9
  • سال چاپ: 1399
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

اگه دروغ بگم چی میشه؟

درباره‌ی کتاب پینوکیو نوشته‌ی کارلو کلودی

مسخ تقصیر

مروری بر کتاب مسخ نوشته‌ی فرانتس کافکا

احساسات به ما چه می‌گویند؟

مروری بر کتاب کودک گفت‌وگو کنیم درباره‌ی احساس‌ها نوشته‌ی فلیسیتی بروکز و فرانکی آلن

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 19,500 تومان