کتاب قاشق چای خوری
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
شهر دست دشمن بود و جابهجای شهر، پایگاه داشت. خانهی عسل پایگاه بود. بابای جاسم روی بام پایگاه کشیک میداد. نیمهشب جوانهای شهر حمله کردند که شهر را پس بگیرند. ناگهان گردن بابای جاسم سوخت. زانو زد. دنیا پیش چشمش سیاه شد. تو خودش تا شد نفسش تو سینه ماند و ماند. نگاهش تو ستارههای آسمان خشک شد.
صفحه 34
- نام کتاب: قاشق چای خوری
- ناشر : معین
- تعداد صفحات: 223
- شابک: 9789641652045
- شماره چاپ: 7
- سال چاپ: 1400
- نوع جلد: شمیز،رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
ماجراجویی در سفر زندگی
مروری بر کتاب پسرک، موش کور، روباه و اسب نوشتهی چارلی مکسی
یک آدم چگونه میتواند گاو شود؟
معرفی نمایشنامهی گاو نوشتهی غلامحسین ساعدی
زمزمههای کوچهباغهای نشابور
محمدرضا شفیعی کدکنی: مروری بر زندگی و آثار
کتاب های پیشنهادی