صبحانه در تیفانی | نشر ماهی (جیبی)

نویسنده: ترومن كاپوتی

گفت فکر کنم حق با تو باشد. و در نور صبح گاهی کمی کوفته به نظر می رسید، باز شد. دسته ای از موی ژولیده اش را صاف کرد و رنگ مویش مثل تبلیغ های شامپو برق زد.

((مجبورم خشن به نظر برسم. کی مجبور نیست؟بقیه شب را در ایستگاه اتوبوس ول گشتیم. دکتر تا آخرین لحظه فکر می کرد همراهش خواهم رفت. با این که مدام بهشش میگفتم : اما دکتر من دیگر چهارده سالم نیست ، من دیگر لولامی نیستم. اما نکته درد ناک این است که ( وقتی آن جا ایستاده بودیم متوجهش شدم) اتفاقا من هنوز لولا می هستم. هنوز تخم بوقلمون می دزدم و از روی بوته ه8ای خار فرار می کنم. فقط الان اسمش را می گذارم قرمز عوضی.)) 

متاسفانه این کتاب موجود نیست

صبحانه در تیفانی | نشر ماهی (جیبی)

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

بیروتی که خیالش می‌کردیم

مروری بر کتاب بیروت 75 نوشته‌ی غاده السمان

آغاز هزارتوی آقای نویسنده: همزاد

مروری بر کتاب همزاد نوشته‌ی فیودور داستایفسکی

به چشمان‌اش شلیک کردم.

مروری بر کتاب چنین گذشت بر من نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ

کتاب های پیشنهادی