کتاب سیاسنبو: مجموعه داستان
علو کنار دیوار کاهگلی نشسته بود و چنگ خرمایش را کله کله میخورد. آفتاب کمجان زمستان تا ميانۀ میدان پهن شده بود. پشت دستهای کوچک چرکمردهاش رگههای خون بیرون زده بود و نیم تنۀ گلوگشادی که تا کاسۀ زانویش میرسید اندام او را بزرگتر نشان میداد. در آفتاب اینپا و آنپا میشد و به کوچۀ ته میدان گردن میکشید. کوچه خالی بود. تنها چند پسربچۀ سیاهسوختۀ پاپتی تو میدان دنبال توپ میدویدند.
صفحه 39
الیور ساکس، نورولوژیست و نویسندهی بریتانیایی
الیور ساکس: مروری بر زندگی و آثار
داستان یخی که برای خورشید آب شد
معرفی کتاب کودک یخی که عاشق خورشید شد نوشته رضا موزونی
کتابهایی با حالوهوای سریال «جداسازی»
سریال «جداسازی» را نمیتوانید از ذهنتان خارج کنید؟ این کتابها حالوهوای پیچیده و تاریک آن را بازآفرینی میکنند