کتاب سنگ نبشته ای برای گور یک جاسوس

نویسنده: اریک امبلر

ای کاش به موقع برمی‌گشتم و حین جست‌و‌جوی اتاق مچش را می‌گرفتم. چند ثانیه‌ای با تصور این منظره دل خوش کردم. به این نتیجه رسیدم که از جاسوس چیز زیادی برای ارائه به بگین باقی نمانده است. در خیالم لحظه‌ای را دیدم که جاسوس را دست بسته به دنبال خود می‌کشم و او را در میان بازوان ماموران پلیس می‌اندازم.

وقتی دریافتم که جاسوس ساخته ذهنم، شیملر نیست تعجب کردم. او حتی کخ هم نبود. هیچ کدام از مسافران هتل رزرو نبودند. موش کینه‌جویی بود با چهره‌ای شیطانی، تپانچه‌ای در جیب بغل و کاردی در آستین. موجودی شرور، نفرت‌انگیز، آب‌زیرکاه و مرموز بدون حتی یک جنبه مثبت که حتی از نظر کسانی که استخدامش کرده‌اند مستوجب لعن و تحقیر است.

صفحه 96


افزودن به پاکت خرید 75,000 تومان

سنگ نبشته ای برای گور یک جاسوس

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

«هرچه هنرمند بیشتر رنج ببرد، خلاقیت او کمتر می‌شود.»

بخشی از کتاب «صید ماهی بزرگ» اثر دیوید لینچ

تنها مرگ می‌تواند انسان را متقاعد کند

مروری بر مجموعه‌ی داستان کوتاه «سه کتاب» اثر «احمد محمود»

اما چرا مرگ مهم‌ترین واقعه‌ زندگی ماست؟

بخشی از کتاب «مرگ» اثر تاد می

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 75,000 تومان