کتاب سرگذشت یک غریق
نویسنده: گابریل گارسیا ماركز
خورشید سپیدهدم
به این ترتیب، هشتمین روز من در دریا طلوع کرد. صبحگاهی طوفانی بود. اگر باران میبارید، جانی نداشتم که آب جمع کنم، هرچند مطمئن بودم که باران سرحالم میآورد. اما، برعکس، حتی یک قطره هم نبارید. با این همه، رطوبت هوا خبر از باران میداد. در سپیدهدم، دریا هنوز متلاطم بود. تا بعد از ساعت هشت صبح آرام نگرفت: آن وقت خورشید طلوع کرد و آسمان آبیِ غلیظ خود را بازیافت.
در منتهای بیرمقی، توی کلک زانو زدم و جرعههایی از آب دریا را نوشیدم. الان میدانم که برای بدن مفید است. اما آن موقع نمیدانستم و فقط وقتی این کار را میکردم که درد گلو بیچارهام میکرد. بعد از هفت روز بدون نوشیدن آب، تشنگی احساس غریبی است: دردی است عمیق در گلو، در جناغ سینه و بهخصوص زیر کتفها. حالت بیچارگی از خفگی به آدم دست میدهد. آب دریا دردم را تسکین میداد.
صفحه ۹۲
- نام کتاب: سرگذشت یک غریق
- مترجم: رضا قیصریه
- ناشر : نیلوفر
- تعداد صفحات: 132
- شابک: 9789644482496
- شماره چاپ: 5
- سال چاپ: 1396
- موجودی : 2 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان کلمبیایی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
احساسات به ما چه میگویند؟
مروری بر کتاب کودک گفتوگو کنیم دربارهی احساسها نوشتهی فلیسیتی بروکز و فرانکی آلن
این غذا زرافه و لاکپشت دارد
معرفی کتاب کودک خوراک زرافه با سالاد لاکپشت نوشتهی رضا دالوند
کتابهای برتر دربارهی مهاجرت
کتابهای حاضر از آثار جان اشتاینبک گرفته تا آنی پرولکس تغییر مکانها را از منظر جغرافیایی به تصویر میکشند
کتاب های پیشنهادی