برای پیش بردن خیال گریز٬ اولین مطمح نظرم این که کلاه پنجاه اشرفی را به چنگ آرم٬ اما دريغ که او را زن کلاه بردار در گوشهٔ چادر خود انداخته بود٬ بیرنگ و بوی شبهه آن را از آنجا ربودن دشوار بلکه محال می نمود. تا اين که در سايهٔ شهرت دلاکی در نزد مردان آبرویی پیدا کردم؛ اما با زنان سر و کاری نداشتم. اگرچه بعد از دوری پلو جای امیدواری بود که بانو با من گرمتر گیرد.
صفحه ۶۲
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید