کتاب سرخ و سیاه
نویسنده: استاندال
ژولین از این که خانم دلیل تب وتابش را به او نمیگفت و از این هم بیشتر دلگیر شد. با آزردگی با خود میگفت: پیش بینام درست بود،خوشحالیه پذیرایی از یک شاه در خانهاش عشقش را به فراموشی میسپُرَد. این همه جنب و جوش خیرهاش میکند. عشق من دوباره وقتی به یادش میآید که فکرهای مربوط به کاستش دیگر مخش را آشفته نمیکند.
عجیب این که این همه به عشقش به او دامن زد.
صفحه ۱۳۳
- نام کتاب: سرخ و سیاه
- مترجم: مهدی سحابی
- ناشر : مرکز
- تعداد صفحات: 628
- شابک: 9789643059644
- شماره چاپ: 13
- سال چاپ: 1401
- نوع جلد: گالینگور - رقعی
- دسته بندی: داستان فرانسوی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
خاطرهی یک نرمهی برّاق مچ دست و دختری که یک بار در عمرش رقصید...
مروری بر کتاب درک یک پایان نوشتهی جولین بارنز
زنی که همیشه عاشقش هستم ...
مروری بر کتاب مادام بوواری نوشتهی گوستاو فلوبر
تاریخ عشق
برگرفته از کتاب "تاریخ عشق" نوشته نیکول کراوس، ترجمه ترانه علیدوستی، نشر مرکز
کتاب های پیشنهادی