
کتاب نمایشنامه سایکوسیس 4:48
معرفی نمایشنامه سایکوسیس 4:48
نمایشنامه سایکوسیس 4:48 (4.48 Psychosis) آخرین، تأثیرگذارترین و به عقیده بسیاری، غریبترین اثر سارا کین، نمایشنامهنویس جریانساز و پرمناقشه انگلیسی است. این متن که وصیتنامه هنری کین به شمار میرود، یک کاوش بیپروا و ساختارشکنانه در اعماق یک ذهن در حال فروپاشی است. کتاب سایکوسیس 4:48 نه یک داستان خطی، بلکه تصویری دقیق از پدیدارشناسی یک سوژه روبهزوال است که هم نظام روانشناسی و هم درونیات خویش را به چالش میکشد.
خلاصه نمایشنامه سایکوسیس 4:48
این اثر فاقد یک خلاصه داستان به معنای سنتی آن است. در عوض، نمایشنامه سایکوسیس 4:48 جریانی سیال از ذهن یک فرد مبتلا به افسردگی شدید را به نمایش میگذارد. متن از مجموعهای از مونولوگها، دیالوگهای پراکنده، اعداد، شعر، ارجاعات کتاب مقدس و هذیان تشکیل شده است. این ساختار از هم گسیخته، بازتابی مستقیم از ذهنی است که در هجومی از تکهپارههای مثلهشده گرفتار آمده. این نمایشنامه روایتی از رنج، بدن، ارتباط آن با ذهن، ایده خودکشی و خودویرانگری است که مخاطب را با یکی از سختترین متون نمایشی برای خواندن و اجرا مواجه میکند.
درباره نویسنده
سارا کین (۱۹۷۱ - ۱۹۹۹) یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نمایشنامهنویسان اواخر قرن بیستم در بریتانیا بود. او در اوج بحران روحی و فروپاشی عصبی، همزمان با بستری شدن در یک آسایشگاه روانی، نمایشنامه سایکوسیس 4:48 را نوشت. کین سه ماه پس از اتمام نگارش این متن، به زندگی خود پایان داد. این حقیقت تلخ، لایهای عمیق و شخصی به این اثر افزوده و آن را به یک شهادتنامه هنری قدرتمند تبدیل کرده است.
نمایشنامه سایکوسیس 4:48 توسط عرفان خلاقی ترجمه شده است.
ساختار و زبان در کتاب سایکوسیس 4:48
سارا کین در این متن تمام قواعد نمایشنامهنویسی کلاسیک را در هم میشکند. در کتاب سایکوسیس 4:48 شخصیتهای مشخص، صحنهبندی دقیق یا دستورالعملهای اجرایی واضح وجود ندارد. این گسیختگی در فرم بصری متن نیز دیده میشود؛ تکههایی از متن جابهجا شدهاند، فضاهای خالی زیادی وجود دارد و حتی یک صفحه کاملاً سفید رها شده است. این ساختار منفجرشونده و فروپاشیده، به خودی خود بازتابی از وضعیت روانی است که متن به آن میپردازد و تجربهای کاملاً متفاوت برای خواننده خلق میکند.
جملات کتاب سایکوسیس 4:48
ذهن من توى هجوم همین تیکه پاره های مثله شده درهم و برهمه؛ هجومی جنون آسا از مونولوگ، دیالوگ، اعداد، شعر، ارجاعات کتاب مقدسی، خطابه، هذیان…
غمگینماحساس می کنم آینده بی امیده و نمیشه چیزی رو بهتر کرد
خسته ام و ناراضی از همه چیزبه عنوان یک انسان شکست خورده ای تمام عیارم
گناه کارم دارم تقاص پس میدم
دوست دارم خودم رو بکشم
