«من»... عمدتا مشغول دفاع از خودش و پیشبرد جاهطلبیهای خودش است. هر چیزی که با «من» تداخل پیدا کند باید سرکوب شود. عناصر [سرکوب شده]... تبدیل به سایه میشوند. اغلب اوقات اینها اساسا کیفیات و خصوصیات خوب هستند.
به نظر من دو جور سایه هست: (1) وجه تاریک «من»، که دقیقا زیر خودش پنهان است و تا زمانی که «من» زیر فشار مشکلات زندگی نرود آن را به رسمیت نمیشناسد؛ و (2) آنچه که در ما سرکوب شده تا مبادا با «من» خود محورمان تداخل پیدا کند، و هر چقدر هم که این بچگانه به نظر بیاید، اساسا به خویشتن وصل است.
در همآورد بین این دو، خدا (خویشتن) طرفدار پیروزی سایه بر «من» است، زیرا سایه با تمام خطرناک بودنش به کانون وجود ما نزدیکتر و در نتیجه اصیلتر است.
صفحه 34
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید