کتاب سایبان سرخ بولونیا

نویسنده: جان برجر

ادگار بزرگ‌ترین برادر پدرم بود. متولد دهه‌ی ۸۰ قرن نوزده؛ وقتی ملکه ویکتوریا شد شهبانوی هند. اولین بار که آمد پیش‌مان زندگی کند حدوداً ده سال داشتم و او پنجاه و چندساله بود. با این حال به چشم من همیشه جوان بود. نه که تغییر نکند، نامیرا هم 5 که قطعاً نبود، اما همیشه جوان بود؛ چون قلابش به هیچ دوره و زمانه‌ای گیر نکرده بود؛ گذشته یا آینده. و این گونه بود که در بچگی می‌توانستم به اندازه‌ی هم سن و سال‌هایم دوستش بدارم. و داشتم.

صفحه ۱۵

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب سایبان سرخ بولونیا

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

کتاب‌هایی که باید قبل از تماشای اوپنهایمر بخوانیم

نولان نیمی از هالیوود را به خدمت گرفته است تا زندگی اوپنهایمر را روی پرده ببرد

من کور شده‌ام

مروری بر کتاب کوری نوشته‌ی ژوزه ساراماگو

دوستی هم ساختنی است

مروری بر کتاب کودک با هم درستش می‌کنیم! نوشته‌ی لوئیس ییتس

کتاب های پیشنهادی