چهره این زن که زود پیر شده بود، میتوانست برای هر شاعر و نویسندهای که از بولوار رد میشد و او را میدید، تابلویی جذاب باشد. خانم دگلمون زیر سایه کوتاه یک درخت اقاقيا نشسته بود، سایه یک درخت اقاقیا هنگام ظهر، و در چهرهاش که حتا در نور و گرمای آفتاب سرد و پریدهرنگ مینمود، هزاران حالت دیده میشد. در سیمای پُرمعنای این زن، چیزی غمبارتر از غروب یک زندگی، یا بدتر از درماندگیِ روحی زجرکشیده نهفته بود.
صفحه ۲۳۴در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید