کتاب روی پاهای خودم
نویسنده: ایمی پردی
روی پاهای خودم
بلند شدم، اما به محض اینکه قامتم را راست کردم، لرزش شدیدی درون زانوها و حتی درون مچها و کف پاهای مصنوعیام را احساس کردم. نه تنها درد خیلی زیادی داشتم؛ بلکه زیر ریسمانها و و صلههای پاهای جدیدم سفت و سخت بودن زیادی را احساس میکردم و محدودیت حرکت داشتم. حتی نمیتوانستم بهراحتی زانوهایم را خم کنم. گویی تمام عصبهای پاهایم یکصدا فریاد میزدند؛ «دست نگهدار! بس است دیگر!» آنقدر تحتفشار بودم که دوباره بیاختیار به گریه افتادم. بعد از گذشت چند ثانیه دوباره روی ویلچرم نشستم.
کوین به من چند دقیقه فرصت داد تا روبهراه بشوم. سپس گفت: خب دوباره امتحان میکنیم. بهآرامی من را بلند کرد و به طرف نردهها برد. دستانم را روی نردهها گذاشتم و فقط سعی کردم که بتوانم راست بایستم. کوین گفت: «ببین میتوانی قدمی برداری؟»
سرم را بلند کردم و گفتم: «اوه خدای من خیلی دردناک است».
صفحه ۱۴۳
- نام کتاب: روی پاهای خودم
- مترجم: فرزانه فیروزكوهی
- ناشر : کتاب کوله پشتی
- تعداد صفحات: 248
- شابک: 9786004610544
- شماره چاپ: 3
- سال چاپ: 1397
- نوع جلد: شمیز,رقعی
- دسته بندی: سرگذشتنامه داستان آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
رأی سفید، هجو سیاه
مروری بر کتاب بینایی نوشتهی ژوزه ساراماگو
هوش متعلق به جامعه است، نه افراد
معرفی کتاب توهم آگاهی نوشتهی استیو اسلومن و فیلیپ فرنباخ
چند نفر از ما، حقوق کودکان را میداند؟
مروری بر کتاب کودک حق دارم فرهنگ داشته باشم نوشتهی آلن سر
کتاب های پیشنهادی