کتاب دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
نویسنده: شهریار رحیمیان
از چشمهای آقای مصدق، که بالای سرم ایستاده بود، چند قطره اشک روی نوک دماغم افتاد. آقای مصدق پیشانی دکتر نون را بوسید و گفت: «سپاسگزارم. الحق که فرزند خلف پدر مرحومت هستی. نور به قبرش بباره که چنین فرزند رشیدی تحویل جامعه داده. مرحبا!»
دکتر نون به طرف حوض برگشت. باد هنوز صفیرکشان میان شاخهها گردش میکرد. گنجشکی از شاخهای به شاخة بالاتر میپرید؛ جیک جیک هم اگر میکرد، صدایش به گوش نمیرسید. چشم از درخت که برداشتم، آقای مصدق همانطور که به شاخهها نگاه میکرد گفت: «چه خوب بود اگه کودتا نمیشد. الان، بعد از مرگم، حتماً نخست وزیر میشدی.»
دکتر نون گفت: «ولی کودتا همه چیزو به هم ریخت. شما رو دربه در کرد، منو بیچاره کرد.»
آقای مصدق گفت: «آره، میدونم. منو دربهدر کرد، تورو هم دیوونه کرد. خب دیگه، کودتا شده بود. بیچارگی یکی از عواقب کودتاست دیگه.»
صفحه ۳۷- نام کتاب: دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
- ناشر : نیلوفر
- تعداد صفحات: 109
- شابک: 9644481208
- شماره چاپ: 2
- سال چاپ: 1383
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
یک داستان محشر
معرفی کوتاه کتاب کودک یک داستان محشر نوشتهی فوئب گیلمن
باغ و قطرههای رنگ
معرفی کوتاه کتاب کودک باغ و قطرههای رنگ نوشتهی احمدرضا احمدی
جهان به مثابهی یک کتاب
مروری بر کتاب پروست و من نوشتهی رولان بارت
کتاب های پیشنهادی