کتاب درد سیاوش
اوایل اردیبهشت سال ١٣٥٥ آبادان سحر هوا هنوز گرگ و میش بود که صدای مرغهای دریایی از خواب بیدارم کرد سرم کمی درد میکرد اما ساق پا و قوزک پای چپم که هنوز توی گچ بود، درد ،نداشت فقط بد جوری بی حس و کرخ بود. (دو سه جمعه پیش باید شاهکار بزنم و در باشگاه قایقرانی لب اسکله ساق پای خودم را بین دو تا قایق قلم کنم. تنها بودم، پنجره از شب باز مانده بود و من صدای شاخه های بوته گل کاغذی را هم پشت دیوار پنجره میشنیدم که به توری میخورد باد سحری بوی مهشط را به درون اتاق خواب فسقلی میدهید - همچنین بوی گاز و دود و سولفور پالایشگاه نفت و کارخانه های پتروشیمی را.
دور ایران با کارآگاه سیتو
معرفی مجموعه کتاب کارآگاه سیتو در ایران نوشتهی لاله زارع
دردی که مرا نکشد قویترم میسازد؟
مروری بر کتاب بدن فراموش نمیکند نوشتهی بسل ون در کولک
چگونه زنان پیشرو تاریخ ایران را تغییر دادند؟
معرفی کتاب زنان پیشرو (داستانهایی برای دختران ایران) نوشتهی الهام نظری و گلچهره سهراب