کتاب دختری با چشم های آبی

نویسنده: دانیل استیل

همیشه حرف زدن در این مورد برایش سخت بود و از این که در ذهن سایرین قابل ترحم به نظر بیاید بیزار بود. اما از نظرش اشکالی نداشت به وجود مارک و کریس اعتراف کند.

این باعث می شد که هم جینی  و هم روپرت متوجه شوند  چقدر کم در مورد یکدیگر می دانند و به چه دلیل برای انجام چنین کاری به این جا آمده اند. روپرت دانشکده پزشکی را در جوانی ترک کرده و زنی داشت که خوش حال بود که او را فقط چند بار در سال می بیند.

_ من اینطور متوجه شدم که بچه ی دیگری نداری، درسته؟

جینی با سر تایید کرد و به نظر آمد روپرت واقعا ناراحت شده است.

صفحه 123

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب دختری با چشم های آبی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

ماه؛ دوستی برای زمین

مروری بر کتاب کودک من ماه هستم نوشته‌ی استیسی مک آنلتی

داستان دوستی سوفی با یک غول برای نجات دنیا

معرفی کتاب کودک غول بزرگ مهربان نوشته‌ی رولد دال

همه‌ی ما شبیه اما متفاوتیم

مروری بر کتاب کودک تکامل شگفت‌انگیز نوشته‌ی آنا کلیبورن

کتاب های پیشنهادی