خنیاگر فاجعه
نویسنده: لوییز گلوک
زمستان گذشته درست زبان باز نکرده بود.
گهوارهاش را گذاشتم رو به پنجره باشد:
در صبحگاهان تار
میایستاد و چنگ میزد به میلهها
تا که دیوارها پدیدار میشدند،
جیغجیغکنان که نور، نور،
آن یک هجا، به
طلب یا بازشناسی.
صفحه ۴۷- مترجم: شیرین کریمی
- ناشر : ناهید
- تعداد صفحات: 163
- شابک: 9786229829233
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1400
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: شعر آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

مشتزن
معرفی کتاب کودک مشتزن نوشتهی حسن موسوی

میترسم که بخوام رقابت کنم
مروری بر کتاب زویی و فرانی نوشتهی جی. دی. سلینجر

با نوشتن نفسی تازه کنیم
مروری بر کتاب نوشتن با تنفس آغاز میشود نوشتهی لرن هرینگ
کتاب های پیشنهادی

