کتاب خانمچه و مهتابی
نویسنده: اکبر رادی
خواب میزان
طوفان در نور قهوهای. بیابان برهوت است. تخته سنگی میان صحنه افتاده، شعله های آتش و دود در گوشه و کنار و عمق بیابان و یک امامزاده متروک در دوردست. قافلهای از مردان سیاه پوش با تابوتی که بر دوش دارند، مویه کنان و یک آهنگ از منظر ما میگذرند. کمی به فاصله زنی با صورتک گلین در شولا و معجر سیاه ظاهر میشود، افتان و خیزان توی سنگلاخ بیابان به دنبال مردان سیاه پوش فریاد میکشد؛ اما صدای او به گوش هیچ کس نمیرسد و قافله سوگوار به راه خود ادامه میدهد. زن درمانده و نامـید پشت تخته سنگ میایستد. نیم تنه پیداست و نفسهای تند و کم حجم میزند، دست به سوی مردان رفته دراز میکند و بـار دیگر فریاد میکشد؛ اما این بار همگویی صدایش در خلاء پخش و نیست میشود.
صفحه ۴۸- ناشر : قطره
- تعداد صفحات: 89
- شابک: 9789643419097
- شماره چاپ: 8
- سال چاپ: 1398
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: نمایشنامه فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

داستانی برای پذیرش تفاوتها
مروری بر کتاب کودک مشکل زرافهای نوشتهی جوری جان

زیبا صدایم کن
معرفی کوتاه کتاب کودک زیبا صدایم کن نوشتهی فرهاد حسن زاده

هیچ چیز تحت کنترل نیست
مروری بر کتاب کاجزدگی نوشتهی ضحی کاظمی
کتاب های پیشنهادی

