میپرسد: «بزرگ که شدی میخواهی چه کاره بشی؟» و این پرسش را صد بار تاکنون کرده است.
میگویم: «نویسنده.»
میپرسد:«نویسنده با شعور یا شاعر قرتی؟»
میگویم: «نویسنده پولدار» تا دست از سرم بردارد.
میخندد، راضی است. بارها بِهِمان گفته است که سراغ من نیایید، دیناری بِهِتان نمیدهم و حالا که بزرگ شدهایم هشدارمان داده است که بزودی از شکم بهشتیِ قبیله بیرون خواهیم شد و در جایی که نمیدانیم کجاست- آن سر دنیا- مجبور به درس خوانندن و کار کردن خواهیم بود.
میگوید: «کرهخرها باید به خارج بروند، روی پای خودشان بایستند و آدم شوند.» و به دنبال این حرف است که مستر غزنی، معلم انگلیسی، وارد زندگی ما میشود. از او همه چیز یاد میگیریم جز زبان انگلیسی.
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید