کتاب خاطرات پس از مرگ براس کوباس

نویسنده: ماشادو د آسیس

به‌اش گفتم که خوب به یادش می‌آرم، گفتم مگر می‌شود دوست خوب خانواده‌مان را فراموش کنم. افتاد به حرف زدن از مادرم، آن قدر با محبت و پراحساس از او حرف می‌زد که غصه‌ام گرفت و خودم را کاملا به دونا ائو سبیا نزدیک دیدم. اندوه را در چشم‌های من دید و موضوع حرف را عوض کرد. ازم خواست تا از سفرم حرف بزنم، از تحصیلاتم و از الواطی‌هام... «آره، از الواطی‌هات هم برام تعریف کن، من خودم از آن الواط‌های کهنه‌کارم». این حرفش مرا به یاد ماجرای سال 1814 انداخت، به یاد او، ویاسا، بیشه، بوسه، و جار زدن من در عالم، و همین طور که داشتم به یاد می‌آوردم، صدای غژغژ در و خش‌ خش دامنی را شنیدم و:

«مامان... مامان...»

صفحه 106

افزودن به پاکت خرید 155,000 تومان

کتاب خاطرات پس از مرگ براس کوباس

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

آزادی به رنگ آتش

مروری بر کتاب محاکمه‌ی ژان دارک در روان نوشته‌ی برتولت برشت

آیا جادو نجاتمان می‌دهد؟

مروری بر کتاب آئورا نوشته‌ی کارلوس فوئنتس

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 155,000 تومان