کتاب بوف کور | نشر جاویدان

نویسنده: صادق هدایت

در این اتاق که هر دم برای من تنگ‌تر و تاریک‌تر از قبر می‌شد، دایم چشم به راه زنم بودم، ولی او هرگز نمی‌آمد. آیا از دست او نبود که به این روز افتاده بودم؟ شوخی نیست، سه سال، نه، دو سال و چهار ماه بود، ولی روز و ماه چیست؟ برای من معنی ندارد، برای کسی که در گور است، زمان معنی خودش را گم می‌کند - این اتاق مقبره زندگی و افکارم بود - همه دوندگی‌ها، صداها و همه تظاهرات زندگی دیگران، زندگی رجاله‌ها که همه‌شان جسما و روحاً یک جور ساخته شده‌اند، برای من عجیب و بی‌معنی شده بود. از وقتی که بستری شدم، در یک دنیای غریب و باور نکردنی بیدار شده بودم که احتیاجی به دنیای رجاله‌ها نداشتم. یک دنیایی که در خودم بود، یک دنیای پر از مجهولات و مثل این بود که مجبور بودم، همه سوراخ سنبه‌های آن را سرکشی و وارسی بکنم.

صفحه ۵۹


مروری بر کتاب بوف کور اثر صادق هدایت

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب بوف کور | نشر جاویدان

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

بزرگ شدن آن‌قدرها هم بد نیست

مروری بر کتاب کودک دوست ندارم بزرگ شوم! نوشته‌ی دیو پتی

کیکی با طعم شیرین خانواده

مروری بر کتاب کودک خانواده شبیه کیک است نوشته‌ی شونا آینز

کتاب‌هایی که باید قبل از تماشای اوپنهایمر بخوانیم

نولان نیمی از هالیوود را به خدمت گرفته است تا زندگی اوپنهایمر را روی پرده ببرد

کتاب های پیشنهادی