به كسی مربوط نیست
نویسنده: جومپا لاهیری
معمولا جمعهها، پدر و مادرت ما را برای شام میبردند بیرون، به یکی از رستورانهای گرانقیمت و میانهمایهی شهر. از تغییر وضع خوششان میآمد، و بهطور اسرارآمیزی سلیقهشان به طرف استیک و سیبزمینی گرایش پیدا کرده بود، درحالیکه پدر و مادر من تغییر نکرده بودند. این بیرون رفتنها بهمنظور تنفس دادن به مادر من بود، ولی او در مورد این هم گلایه داشت.
من تنها کسی بودم که از اقامت شماها گلهای نداشتم. به روش آرام و پیچیده خودم از تو خوشم میآمد، و به سادگی از مشاهدهی روزمرهی تو لذت میبردم. و پدر و مادر تو را دوست داشتم، مخصوصا مادرت را؛ توجهی که به من میکرد کمابیش جبران بیتوجهی تو را میکرد. یک روز پدرت عکسهایی را که در رم گرفته بودید داد ظاهر کردند و آورد. و من در حالی که به دقت گوشهی آنها را گرفته بودم از تماشایشان لذت میبردم. تقریبا تمام عکسها از تو و مادرت بود، ایستاده در میدانهای معروف، یا نشسته لب چشمهها. دو عکس از کولوسیوم بود که تقریبا مشابه هم بود. پدرت یکی از آنها را به من داد و گفت، «اینو برای گزارشت ببر. معلمت رو تحتتاثیر قرار میده.»
صفحه 284
- مترجم: گلی امامی
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 380
- شابک: 9789643626389
- شماره چاپ: 9
- سال چاپ: 1399
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آمریکایی
-
امتیاز:
(2 نفر)
دیدگاهها

کتاب بسیار خوبیه

اولین کتابی از نویسنده هندی بود که خواندم و خیلی خوشم اومد

عالی

قشنگ بود

جومپا لاهیری چقدر عمیق درباره مهاجرت نوشته

هنوز شروع به خواندن این کتاب نکردم ولی خیلی نظرات مثبتی از این کتاب شنیدم

داستان گیرا و جذاب با ترجمه ای روان

کتاب جذابیه

جومپا لاهیری یکی از نویسنده های مورد علاقه منه که از خواندن کتاب هایش لذت می برم

توصیه می کنم بخرید و مطالعه کنید
مطالب پیشنهادی

تراژدی جنایت و جنون
مروری بر نمایشنامهی مکبث نوشتهی ویلیام شکسپیر

«آه، با چه شکوهی میمیریم!»
مروری بر نمایشنامهی دکابریستها نوشتهی لئانید زورین

در ستایش زبان داستانی درست!
مروری بر کتاب هشتمین روز زمین نوشتهی شهریار مندنیپور
کتاب های پیشنهادی
قلم نویسنده بسیار روان و گیراست