کتاب بنی آدم
نویسنده: محمود دولت آبادی
باز هم آمد، مثل هر روز. آمد و همان جا ایستاد. آرام میآمد؛ وقتی هم که میرفت تا بایستد، نیازی نبود خودش را از روی پل – که خاص گذرندگان پیاده بود – کنار بکشد. نه، چون خود به خود از کنار نرده حرکت میکرد. نرم ساییده میشد به نردهها و میایستاد. در همان نقطه و سر جای همیشگیاش که انگار متعلق به او شده بود. آرنج دست راستش را میگذاشت روی نرده و تکیه میداد و همچنان اُریب میماند، درواقع باید گفت باقی میماند، و اینجور ایستادنش باعث میشد که جز پشت، سرشانهها که حالا شیب پیدا میکرد، و یقهی بالاکشیدهی بارانیاش چیز دیگری از وی دیده نشود. اینکه موهایش سفید شده یا نشده باشد، اینکه موهایش کمپشت، پُر یا خاکستری باشد هم قابلتشخیص نبود.
صفحه 87
- نام کتاب: بنی آدم
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 107
- شابک: 9786002296641
- شماره چاپ: 12
- سال چاپ: 1402
- موجودی : 3 عدد
- نوع جلد: گالینگور،رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
مهربانی همیشه بازمیگردد
مروری بر داستان ممنونم آمو! نوشتهی اوگه مورا
کوتولهی قلدر تارتوف مزوّر است یا روشنفکر؟
معرفی نمایشنامهی روشناییهای بوهم نوشتهی رامون ماریا دل بایه اینکلان
خشکیدن آب دهان عنکبوت
معرفی کتاب در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت نوشتهی محمود دولتآبادی
کتاب های پیشنهادی