کتاب بابا لنگ دراز
صبر کنید و آن نوانخانهای را که من میخواهم برای یتیمها تاسیس کنم ببینید! این فکر شیرینی است که شبها با آن به خواب میروم و نقشه آن را مو به مو در نظر مجسم میکنم، خوراک، پوشاک، درس، تفریح و تنبیه را هم در نظر میگیرم – البته بدون تنبیه کار پیش نمیرود چون که در بین بهترین یتیمها، بد هم پیدا میشود – ولی یک چیز مسلم است که یتیمهای من باید خوشحال باشند، و هرچه هم در بزرگی به سختی و ناراحتی بر بخورند ولی از دوران کودکی خود خاطرات شاد و پرمسرتی باید داشته باشند هرگاه خودم بچهدار شدم. هرچه هم که ناراحتی و نگرانی داشته باشم نمیگذارم بچههایم به نگرانی من پی ببرند. (زنگ کلیسا زده شد. هر وقت فرصت کردم این نامه را تمام میکنم)
سفر به سرزمین موفقیت با توشهی محتوای خارقالعاده
مروری بر کتاب قدرت محتوا نوشته جو پولیتزی
سفری به دنیای سواد مالی با پنج موش بامزه
معرفی کتاب کودک پنج موش بامزه خانه میسازند نوشتهی چیساتو تاشیرو
چگونه یک داستان کودکانه میتواند شکارچیان را به فکر فرو ببرد؟
معرفی کتاب کودک من یک گوزن بودم نوشتهی احمد اکبرپور