کتاب انگار لال شده بودم
نویسنده: سپیده سالاروند
درباره این کتاب
مردم نگاری ای که در دست دارید به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی در دانشگاه علم و فرهنگ انجام شده است و به وضعیت کودکان کارگر افغانستانی در تهران با تمرکز بر دو میدان «خانه کودک ناصرخسرو» (که عمدتاً شاگرد مغازه های لوازم ماشین فروشیهای خیابانهای حوالی بازار را تحت پوشش قرار میدهد و «گود زباله سعید » در جاده تهران - سمنان، می پردازد. هر فصل که به صورت یک جستار مستقل حول محور یک مضمون نوشته شده، میکوشد بر قسمتی از زندگی این کودکان نور بیندازد، با این امید که در آخر به درک شبکه معنایی زندگی آنها در پیوند با دیگر وضعیتهای اجتماعی در ایران بینجامند. سپیده سالاروند عنوان مردم نگاری اش را از صمد بهرنگی میگیرد که خود علاوه بر داستانهایش آثار مردم نگارانه ای هم در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ تولید کرده است.
صفحه ۱۴
مطالب پیشنهادی

قاتلی که در زمستان برمیخیزد!
دربارهی کتاب برف و سمفونی ابری نوشتهی پیمان اسماعیلی

ابتذال بشر
مروری بر کتاب آیشمن در اورشلیم نوشتهی هانا آرنت

پلی به سوی رهایی
مروری بر کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها نوشتهی مارک منسن
کتاب های پیشنهادی