
کتاب انسان، عشق، عدالت
مجموعهی انسان، عشق، عدالت شاید شاهدی باشد بر بیش از نیمی از کار و موفقیت آلبر کامو مجموعهای از همهی نمایشنامههای تالیفی و اقتباسی او که بیاغراق میتوان آنها را معدل اندیشه و قلم او دانست؛ چه وقتی که اثر داستایفسکی با فاکنر را با روح خود از نو میآفریند چه آن وقت که در فرانسه تحت اشغال مارتا را در دل سیاهترین روزهای مسافرخانهای در چکسلواکی خلق میکند.
همهی تلاش من در مقام مترجم این نمایشنامهها در راستای ارائهی اثر مکتوب نویسنده در شکل زبانی اصلی و انتخابی او بوده است؛ نکتهای که بی تردید هنگام اجرای این نمایشنامهها و به روی صحنه بردنشان هم باید با وسواس بسیار به آن پرداخت چرا که زبان و لحن پیشنهادی نویسنده تأثیر مستقیم بر جان و جهان نمایش دارد و در هر متن نشان دهندهی دورهی تاریخی جهان بینی و سرشت و طبقات اجتماعی شخصیتها و صد البته سلیقهی او در انتخاب واژه است. ضمن ادای احترام به مترجمانی که پیشتر زحمت ترجمهی برخی از این نمایشنامهها را بر عهده گرفتند معتقدم تلاش ما در راستای ترجمه و گردآوری این مجموعه نمایشنامهها و انتشارشان در یک کتاب فرصت مطالعهی دقیقتر و موشکافانهتری را برای علاقهمندان کامو و متون نمایشی فراهم میکند؛ متونی در بستر سوگ نوشت و تراژدی که مانند اغلب زمانها و یادداشتهای این نویسنده نشان از ریشههای استوار ساختار و اساطیر یونان باستان در اندیشه و منش او دارد.
مقدمهی مترجم


ترجمه این کتاب کمی خشک و بیروح است


تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

قطعهای از اسکریابین اثر عمیق دردناکی بر من گذاشت
معرفی کتاب شبح آلکساندر ولف نوشتهی گایتو گازدانف

شاعر سرخورده
معرفی کتاب نیما یوشیج در یادداشتهایش نوشتهی ایرج پارسینژاد
ترجمه این کتاب کمی خشک و بیروح است