
کتاب ابری به دشت خاطره می بارد
3 عدد
«… به سراغش رفتم. خانهی سه طبقهی خاکستری رنگ، در محلهای که خوب نمیشناسمش، واقع در شهری که بیش از هر شهر دیگری برایم آشناست؛ تهران.
نزدیک خانه که رسیدم او زودتر از آن چه انتظارش میرفت، از طبقهی سوم سرش را بیرون آورده بود و با لبخند آمدنم را تماشا میکرد. در را برایم زد، وارد شدم. آهستهتر از همیشه از پلهها بالا رفتم تا بیشتر به نگرانیام از روند کتابش فکر کنم. چطور میخواهم زندگیاش را بنویسم؟ آیا این طور شروع خواهم کرد؟



بگذارید کلمات دنیا را نجات دهند!
معرفی کتاب کودک لالا و جادوی کلماتش نوشتهی گریسی جانگ

چگونه زنان پیشرو تاریخ ایران را تغییر دادند؟
معرفی کتاب زنان پیشرو (داستانهایی برای دختران ایران) نوشتهی الهام نظری و گلچهره سهراب

چولکاتورین؟ بازارف؟ ما همه آدم زیادی هستیم.
معرفی کتاب یادداشتهای آدم زیادی نوشتهی ایوان تورگنیف