آوای وحش | نشر نودا

نویسنده: جک لندن

باک دو شبانه‌روز، بدون آب و غذا در قطار بود. هروقت کارکنان قطار به او نزدیک می‌شدند، می‌غرید. در جواب ، مردها آزارش می‌دادند.  باک خود را به میله‌های قفس می‌کوبید و آن‌ها در حین خنده به آزارش ادامه می‌دادند و مثل سگ‌های وحشی می‌غریدند و با حرکاتشان او را خشمگین‌تر می‌کردند. باک تمام این رفتارهای احمقانه را دریافته بود؛ در نتیجه غرورش جریحه دارتر می‌شد. باک هر لحظه خشمگین‌تر می‌شد. گرسنگی چندان او را اذیت نمی‌کرد اما تشنگی عذابش می‌داد. این نابسامانی‌ها سبب تب و بیماری باک شده بود.

صفحه  16و 17

آوای وحش | نشر نودا

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

ضیافت تاریخ در گودِ مبارزه

مروری بر کتاب گود نوشته‌ی مهدی افشارنیک

نه به شادی اجباری

مروری بر کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست نوشته‌ی مگان دیواین

از خوشی‌ها و حسرت‌های یک سگ

مروری بر کتاب آوای وحش نوشته‌ی جک لندن

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید