آن چنان تر

نویسنده: هاجر رزم پا

همیشه اختلاف داشتیم. دعوا از اولین شب زندگی مشترکمان شروع شد. ده تا از همکلاسی های سوده و سه تا از مهندس های شرکت را از محضر برده بودیم رستوران تا شاهد پیوندمان باشند. یکی از همکارهایم که نوشابه‌ی بقیه را پر می کرد مرتب می‌زد روی شانه‌ی سوده و می‌گفت: « پنجاه سال اولش سخته. اما این متاع که اسمش آن‌چنان‌تره قابل تحمل می‌کندش.»

آن چنان تر

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

گم‌گشتگی؛ خاصیت انسان معاصر

مروری بر کتاب کافورپوش نوشته‌ی عالیه عطایی

واکاوی درون

مروری بر کتاب کلمات نوشته‌ی ژان پل سارتر

نوبل ادبیات ۲۰۱۷

درباره کازوئو ایشی گورو، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷

افزودن به پاکت خرید