جهنم سیزیف

گفت‌وگو با محمد مهدی شجاعی درباره‌ی «تأدیب»

بهار سرلک

پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱

محمدمهدی شجاعی مترجم کتاب تادیب

طاهر بن جلون نویسنده و شاعر مراکشیِ عرب‌زبان است که تمامی آثارش را به فرانسه نوشته است. با رمان «فرزند خاک» (۱۹۸۵) به شهرت رسید اما پیش از آن و در سال ۱۹۷۱ دفتر شعرش را با عنوان «مردان کفن سکوت به تن کرده‌اند» منتشر کرده بود. بن جلون در آثار داستانی‌اش به انتقاد از نژادپرستی، عقاید و اخلاقیات سنت‌گرایانه درباره‌ی جایگاه زنان در مراکش می‌پردازد.

طاهر بن جلون در داستان « تأدیب » ماجرای بازداشت و تأدیبش را در نتیجه‌ی برگزاری تظاهراتی سیاسی که خلاف قوانین دولت وقت مراکش است روایت می‌کند. شکنجه‌های سنگین، تحقیر و بدرفتاری‌های مسئولان زندان تمامی ندارد و پوچی تنبیه‌ها آنجا را به جهنم سیزیف تبدیل می‌کند. تاب آوردن این تجربه‌ی سخت جز با پناه بردن به ادبیات میسر نیست که همینْ تأثیری شگرف بر شکل‌گیری حرفه‌ی نویسندگی‌اش می‌گذارد؛ چیزی که آن زمان از آن بی‌خبر بود. او پنجاه سال بعد از این تجربه، وقتی دیگر در جشنواره‌ها و محافل ادبی فرانسه برای خود اسم‌ورسمی به‌هم زد، بالاخره دست به قلم شد تا روایت «تأدیب»‌اش را روی کاغذ بیاورد.

این رمان سال گذشته با ترجمه‌ی محمدمهدی شجاعی و از سوی نشر «برج» در ایران منتشر شد و پس از آن نیز ترجمه‌ی « عسل و حنظل » به قلم همین نویسنده و برگردان همین مترجم روانه‌ی کتابفروشی‌ها شد. در ادامه گفت‌وگویی را که با شجاعی درباره‌ی حرفه‌ی ادبی بن جلون، زبان دوم، نظر منتقدان درباره‌ی «تأدیب» و... داشته‌ام می‌خوانید.

طاهر بن جلون شعر و شاعری را پیش از نوشتن داستان آغاز کرد. از نظر شما شعر چه تأثیری روی نثر این نویسنده داشته است؟

شعر در نظر بن جلون کاری حاشیه‌ای یا موازی نیست، به قول خود او جوهر اصلی و اساس کارش شعر است؛ آخرین کتابی که چند ماه پیش از این نویسنده و شاعر منتشر شد هم مجموعه شعر است‌ـ این را هم اضافه کنم که این‌طور نیست که مضمون اشعارش با مضمون داستان‌هایش تفاوتی داشته باشد، در اشعارش احساسات غنایی در کنار احساسات سیاسی و اجتماعی قرار می‌گیرند اما به ضرورت قالب موجزترند و منسجم‌تر. در نهایت اینکه بن جلون در داستان بیشتر بر روایت تأکید دارد و در شعر بیشتر بر احساس. در آخرین رمانش «عسل و حنظل» ترکیب این دو قالب را می‌بینیم، یکی از شخصیت‌های داستان دختری شانزده ‌ساله است که طبع شاعری دارد و فصل‌هایی که او روایت می‌کند به یک شعر ختم می‌شوند. 

جالب است که فرانسوی زبان دوم طاهر بن جلون و زبان اول او عربی است. فکر می‌کنید نویسنده هنگام نوشتن با زبان دوم، فارغ از اینکه زبان اول او چیست، تا چه حد در بازی‌های کلامی و فرهنگ زبانی آن موفق است؟

آشنایی او با زبان فرانسوی به دوران کودکی‌اش باز می‌گردد؛ در مدارس دوزبانه درس خواند و شاید بتوان گفت زبان مکتوب او زبان فرانسوی است و زبان شفاهی‌اش عربی. از طرف دیگر همان‌طور که قبل از این اشاره کردید بن‌ جلون شاعر است و به زبان فرانسوی شعر می‌سراید به این معنا که با زبان دومش آن‌چنان احساس راحتی می‌کند که آن را برای شعر سرودن انتخاب کرده است. در فرانسه نیز از سادگی و شیوایی زبان او تمجید می‌کنند و فارغ از مضمون و قصه‌گوییْ زبان او نیز برایشان اهمیت دارد. در سال ۱۹۸۷ مهم‌ترین جایزه‌ی ادبی فرانسه یعنی گنکور را به دست آورد و از سال ۲۰۰۸ به عضویت این آکادمی درآمد، این موضوع نشان می‌دهد که در ادبیات فرانسه جایگاهی مستحکم دارد. 

« تأدیب » داستان جوانی است که برای شرکت در تظاهرات زندانی و مجازات می‌شود. او در زندان تنها راه بقایش را ادبیات می‌داند و به همان هم متوسل می‌شود. با توجه به اینکه این داستان در واقع داستان زندگی خودِ طاهر بن جلون است، فکر می‌کنید این تجربه‌ی بن جلونِ ۲۰ ساله چه تأثیری بر انتخاب حرفه‌ی نویسندگی در آینده‌ی او داشت؟

بن جلون در دانشگاه محمد پنجم در رباط مشغول تحصیل در فلسفه بود که دستگیر می‌شود و شاید مواجهه‌ای نزدیک‌تر با فلاکت بشر او را به این نتیجه می‌رساند که ادبیات مسیر بهتری برای فهم و بیان مسائلی است که در فلسفه جنبه‌ای انتزاعی‌تر پیدا می‌کنند. به فرانسه که می‌رود تحصیلات خود را در روانشناسی ادامه می‌دهد اما در این رشته نیز بیشتر به اجتماع می‌پردازد و به معضلاتی که مهاجران با آن درگیرند. همیشه از رنج‌های مردم خود سخن می‌گوید اما تا پیش از «تأدیب» از رنج‌های خود حرفی نزده و ننوشته بود؛ در پایان کتاب هم می‌گوید برای یافتن واژه‌های این کتاب پنجاه سال زمان نیاز داشت. از طرفی منتقدان گفته‌اند در این کتاب تولد یک نویسنده را شاهدیم.

منتقدان ادبی شکنجه‌های جسمی و روانی‌ای را که فرمانده‌ها به زندانی‌ها تحمیل می‌کردند به «جهنم سیزیف» تشبیه کرده‌‌اند. نظر شما چیست؟

فصلی در این کتاب هست که بسیار به افسانه‌ی سیزیف شبیه است. مقامات زندان به زندانی‌ها دستور می‌دهند سنگ‌هایی بزرگ را از جایی به جای دیگر حمل کنند و وقتی کارشان تمام می‌شود دوباره به آن‌ها دستور می‌دهند سنگ‌ها را به همان جای اول برگردانند. دستور به جابجایی سنگ‌ها مدام تکرار می‌شود. علاوه بر تحقیر و کار بی‌اجر، عبث بودن این کار برای این دانشجویان شکنجه‌ای مضاعف است.  

دلیل‌ انتخاب‌تان برای ترجمه‌ی این اثر چه بود؟

در ادبیات معاصر فرانسه علاوه بر نویسندگان مدرن، چه آن‌ها که به نوعی تبدیل به کلاسیک شده‌اند و چه آن‌ها که بعد از سال‌های ۱۹۸۰ وارد ادبیات شده‌اند، به نویسندگان فرانسوی‌زبان (نویسندگانی که اصالت فرانسوی ندارند اما به این زبان می‌نویسند) نیز علاقه دارم و طاهر بن جلون یکی از بهترین نویسندگان این نوع ادبیات است و چون خاستگاه و موضوعات او بسیار به ما نزدیک است، آثارش برایم جذاب‌اند.

از طاهر بن جلون « تأدیب » و « عسل و حنظل » را ترجمه کرده‌اید، برنامه‌ای برای ترجمه‌ی اثر دیگری از این نویسنده دارید؟

کتاب دیگری از این نویسنده را ترجمه کرده‌ام که فکر می‌کنم نشر برج در سال جاری آن را منتشر کند؛ نام کتاب «درباره‌ی مادرم» است، کتاب در سال ۲۰۰۸ منتشر شده که نویسنده بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ آن را نوشته است. خط اصلی داستان این است که مادر بن جلون به آلزایمر مبتلا شده و وقتی بن جلون به دیدارش می‌رود هر بار او را با یکی از اعضای خانواده اشتباه می‌گیرد و از این طریق زندگی‌ آن فرد را روایت می‌کند.

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

طاهر بن جلون نویسنده و شاعر مراکشیِ عرب زبان است که تمامی آثارش را به فرانسه نوشته است. با رمان «فرزند خاک» (۱۹۸۵) به شهرت رسید اما پیش از آن و در سال ۱۹۷۱ دفتر شعرش را با عنوان «مردان کفن سکوت به تن کرده اند» منتشر کرده بود.

مطالب پیشنهادی

اینجا پلیس‌ها رئیس‌اند

اینجا پلیس‌ها رئیس‌اند

مروری بر کتاب تادیب نوشته‌ی طاهر بن جلون

دغدغه‌ام بیشتر مسائل انسان امروز بوده

دغدغه‌ام بیشتر مسائل انسان امروز بوده

گفت‌وگو با مژده دقیقی درباره‌ی «روایت بازگشت»

«اما هیچ‌کدام از آنها پدر نبود.»

«اما هیچ‌کدام از آنها پدر نبود.»

درباره کتاب بازگشت اثر هشام مطر

کتاب های پیشنهادی