مسخ تقصیر

معرفی کتاب مسخ نوشته فرانتس کافکا

‌شیرین زارع‌پور

دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲

(3 نفر) 5.0

جلد کتاب کتاب مسخ The Metamorphosis

در قلمرو ادبیات کم‌اند آثاری که هنجارهای مرسوم را به چالش می‌کشند، ادراکات ما را مورد پرسش قرار می‌دهند و تاروپود فهم‌مان را می‌گشایند. شاهکار فرانتس کافکا‌، کتاب مسخ، گواهی متهورانه‌ای است که بر قدرت تخیل و درون‌نگری انسان استوار است. کافکا در این داستان ما را غرق در دنیای سورئال، دلهره‌آور‌ و مبهمی می‌کند که در آن مرزهای واقعیت فرومی‌ریزد و تنها قانون حاکم بر آن، مسخ‌شدگی و دگردیسی است. این کتاب ترجمه‌های متعدد در ایران دارد که از میان آن‌ها می‌توان به ترجمه‌ی صادق هدایت (نشر نگاهعلی‌اصغر حداد (نشر ماهی) و فرزانه طاهری (نشر نیلوفر) اشاره کرد.

مسخ اسیرمان می‌کند، بی‌قرار می‌شویم و با خواندنش تغییر بزرگی را تجربه می‌کنیم. این اثر تحسین‌شده‌ی‌ ادبی، تأمل و کالبدشکافی می‌طلبد. این دعوتی است برای کاوش در اعماق وجود خود، دست‌وپنجه نرم کردن با پیچیدگی‌های طبیعت انسان و در آغوش گرفتن مسخ‌شدگی و دگرگونی. دریچه‌های ذهنتان را باز کنید، به قلب تاریکی و ابهام مسخ قدم بگذارید و برای شروع یک سفر فراموش‌نشدنی در معمای مسحورکننده‌ی آن آماده شوید. در این نوشته تلاشی خواهیم داشت بر معرفی کتاب مسخ و هم‌چنین یافتن پاسخ این پرسش که بهترین ترجمه فارسی کتاب مسخ از میان این همه ترجمه متعدد کدام است؟

مسخ | نشر نگاه

نویسنده:
فرانتس کافکا
ناشر:
نگاه
مترجم:
صادق هدایت
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست
مسخ | نشر نگاه

تحول غیرمنتظره و بحران هویتی گرگور سامسا

کتاب مسخ داستان شگفت و غریبی است که خوانندگان را به دنیایی فرومی‌برد که در آن چیزهای خارق‌العاده، امور عادی را مختل می‌کنند و درک ما از هویت و هستی انسانی را به چالش می‌کشند. طرح و ایده داستان در عین سادگی شگفت‌انگیز و مجذوب‌کننده است و به اقیانوسی می‌ماند که هیچ‌گاه نمی‌توان به اعماق آن راه پیدا کرد.

داستان درباره‌ی گرگور سامسا، یک جوان فروشنده و بازاریاب است که یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که به موجودی هیولامانند، به یک حشره، تبدیل شده است. کافکا ما را مستقیماً به دل ماجرا پرتاب و در واقعیت غیرقابل‌باور و وضعیت دلخراش گرگور غوطه‌ورمان می‌کند. این دگردیسی ناگهانی مجموعه‌ای از رویدادها را رقم می‌زند که ستون فقرات روایت را تشکیل می‌دهند: «یک روز صبح، همین که گرگور سامسا از خواب آشفته پرید، در رختخواب خود به حشره‌ی تمام‌عیار عجیبی مبدل شده بود... .»[1]

همان‌طور که گرگور با وجودِ تازه کشف‌شده‌ی خود دست‌وپنجه نرم می‌کند، کافکا پای بیگانگی را به میان می‌کشد. گرگور که از خانواده‌اش دور شده است، تبدیل به موضوعی برای دفع و ترس می‌شود و منعکس‌کننده انزوایی است که بسیاری از افراد هنگام تغییر غیرمنتظره‌ی شرایط خود با آن مواجه می‌شوند. ما شاهد ازهم‌گسیختگی پیوندهای خانوادگی و فروپاشی روابط میان شخصیت‌های داستان هستیم.

وقتی گرگور چالش‌ها و محدودیت‌های تحمیل‌شده بر کالبدش را بررسی می‌کند، طرح دچار یک چرخش درون‌گرایانه می‌شود. کافکا عمیقاً در آشفتگی روحی، روانی و حتی جسمانی گرگور سامسای حشره که زمانی انسان بود، غور می‌کند و به خوانندگان این امکان را می‌دهد که شاهد فرسایش تدریجی انسانیت گرگور و جدایی فزاینده او از دنیایی باشند که زمانی بخشی از آن بود.

کتاب مسخ The Metamorphosis

بررسی دو پیرنگ کلیدی در کتاب مسخ

شاکله روایت بر دو کهن‌پیرنگ «معما» و «دگردیسی» استوار است. وجه معمایی اثر از این جهت است که داستان هیچ‌گاه پاسخی به این سؤال نمی‌دهد که گرگور سامسا چرا و چگونه تبدیل به حشره شد؟ و عجیب هم نیست اگر جوابی برای این سوال وجود نداشته باشد! کسی چه می‌داند ما چرا به این دنیا پرتاب شده‌ایم؟ و اصلاً هدف و مقصود از وجود ما در این زندان که نامش بدن است و زندان‌های بزرگ‌تر که نامشان خانه، کشور، دنیا و... باشد، چیست؟ دگردیسی گرگور به حشره نیز به استعاره‌ای از یک بحران وجودی تبدیل می‌شود که گرگور و در نتیجه همه افراد جامعه با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند و اتاق محقر و کلاستروفوبیکی که در آن محبوس است، به نمادی از وضعیت روحی وخیم او و محدودیت‌های خفه‌کننده‌ی وجودش است.

مضامین انسانی در کتاب مسخ کافکا

در داستان مسخ کافکا، مضامین عمیقی درباره وضعیت انسان به تصویر کشیده می‌شود. داستان به بررسی بیگانگی، هویت و سازگاری انسان در مواجهه با تغییرات شدید پرداخته است. کافکا با نبوغ خود، احساسات تنهایی و سرگشتگی انسان را به نمایش می‌گذارد که پس از پایان داستان همچنان در ذهن باقی می‌ماند.

  • بیگانگی: تبدیل شدن گرگور سامسا به موجودی شبیه حشره، او را در انزوای عمیقی قرار می‌دهد. این دگرگونی نمادی از گسست فرد از جامعه و خانواده است. کافکا با پرداخت شخصیت گرگور، بیگانگی و نیاز انسان به پیوند و پذیرش را برجسته می‌کند.
  • انطباق و سازش: تغییرات گرگور خانواده‌اش را با چالش‌های جدید مواجه می‌کند. خانواده از پذیرش او سر باز می‌زنند و این طردشدگی، نقدی بر فشارهای اجتماعی و تمایلات سازگاری است. داستان از ما می‌خواهد تا درک کنیم که چگونه هنجارهای اجتماعی می‌توانند فرد را به حاشیه برانند.
  • هویت: گرگور با تغییرات جسمی و روحی مواجه است که او را در برابر بحران هویت قرار می‌دهد. کافکا از طریق تجربیات گرگور، به ما یادآوری می‌کند که هویت انسان شکننده است و در مواجهه با تغییرات رادیکال، فرد باید با سوالات عمیق‌تری درباره وجود و ماهیت خود روبه‌رو شود.

نگاهی به مضامین اگزیستانسیالیستی در کتاب مسخ

مشخصه‌های مکتب و فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم در روایت کافکا نفوذ کرده و در جای‌جای داستان به چشم می‌خورد، زیرا مسخ پوچی و بی‌معنایی زندگی را می‌کاود. این داستان ما را با پرسش‌های اساسی وجودی روبه‌رو می‌کند و تردیدهایی را درباره‌ی هدف و اهمیت زندگی‌های فردی در یک جهان وسیع و بی‌تفاوت شکل می‌دهد. کاوش کافکا در مضامین وجودی، خوانندگان را وادار می‌کند تا با عدم‌قطعیت‌های ذاتی و اضطراب وجودی نهفته در هسته‌ی تجربه‌ی انسانی دست‌وپنجه نرم کنند.

در پایان، مسخ یک اثر لایه‌ای غنی است که مضامین بی‌شماری را بررسی می‌کند؛ از بیگانگی و تطابق تا هویت و اگزیستانسیالیسم. کافکا این مضامین را چیره‌دستانه به هم پیوند می‌زند تا روایتی عجیب و دلخراش خلق کند. این اثر با دستاویز قراردادن مسخ‌شدگی گرگور سامسا خوانندگان را تشویق می‌کند تا پیرامون پیچیدگی‌های عمیق وجود انسان و اشتیاق جهانی برای اتصال، پذیرش و معنا در جهانی همیشه در حال تغییر بیندیشند.

سبک نگارش و تکنیک‌های روایت کافکا

فرانتس کافکا یکی از نویسندگانی است که با سبک نوشتاری منحصربه‌فرد و تکنیک‌های روایی بدیع خود خواننده را متحیر و مجذوب می‌کند. این نابغه‌ی ادبی قرن بیستم از طریق نثر متمایز و داستان‌سرایی استادانه خود، تجربه‌ی ادبی مسحورکننده‌ای خلق می‌کند که اثری فراموش‌نشدنی در ذهن خواننده بر جای می‌گذارد.

سبک نوشتاری کافکا با دقت، صرفه‌جویی و توجه دقیق به جزئیات گره‌ خورده است. به نظر می‌رسد هر کلمه با دقت انتخاب شده است و وزن و اهمیت زیادی دارد. جملات او مختصر و درعین‌حال از نظر معنایی غنی هستند و علی‌رغم ماهیت ابزورد و معناباخته‌ی فضای داستان، احساس فوریت و شدت را ایجاد می‌کنند. زبان مستقیم و قاطعانه‌ی کافکا توجه خواننده را جلب می‌کند و او را به دنیای سورئال و دلخراش داستان‌هایش می‌کشاند.

یکی از تکنیک‌های روایی قابل ‌توجه کافکا، توانایی درآمیختن چیزهای معمولی و خارق‌العاده است. در آثاری مانند مسخ، او جنبه‌های پیش‌پاافتاده زندگی روزمره را در نظر می‌گیرد و روحی از غیرعادی بودن و پوچی را در آن‌ها می‌دمد. کافکا درک خواننده از واقعیت را به چالش می‌کشد و مرزهای بین امر عقلانی و غیرعقلانی و ممکن و غیرممکن را محو می‌کند. این تکنیک یک حس فراگیر از ناراحتی و سرگردانی ایجاد می‌کند و خوانندگان را در دنیایی مه‌آلود و گنگ غوطه‌ور می‌کند که منطق متعارف را متزلزل می‌کند.

«کافکا از طریق ابهام، نمادگرایی و ساختارهای روایی پراکنده، خوانندگان را به مقابله با پیچیدگی‌های شرایط انسانی و کاوش در اعماق ادراکات خود می‌کشاند.»

تکنیک‌های روایی کافکا اغلب شامل ترکیبی از ابهام و نمادگرایی است. او رویدادها و شخصیت‌هایی خلق می‌کند که می‌توان با مشارکت در متن، تفسیرهای متعددی از آن‌ها ارائه داد. داستان‌های او مملوء از نمادگرایی است، با اشیا و تنظیماتی که معانی و مضامین عمیق‌تری را نشان می‌دهند. کافکا از طریق این لایه‌بندی و نمادگرایی، خوانندگان را تشویق می‌کند تا ژرفای روایت‌های او را کشف کنند و با پرسش‌های وجودی او مواجه شوند.

علاوه بر این، ساختار روایی کافکا اغلب دارای ماهیت تکه‌تکه و اپیزودیک است. او به‌جای پیروی از یک طرح خطی، صحنه‌ها و سکانس‌های ازهم‌گسیخته‌ای را ارائه می‌کند که به احساس انفکاک و عدم‌قطعیت کمک می‌کند. این ساختارِ تکه‌تکه منعکس‌کننده‌ی ماهیت شکسته‌ی زندگی شخصیت‌های او و کشمکش‌های درونی آن‌هاست و بر مضامین بیگانگی و اضطراب وجودی تأکید دارد. از طریق چشمان گرگور، ما با شکنندگی وحشتناک وجودمان مواجه می‌شویم.

قلم کافکا ساده و به‌دور از هرگونه پیچیدگی در کلمات است؛ اما این موضوع ابداً از شدت زهرآگین بودن فضای تیره‌وتار کتاب مسخ نمی‌کاهد. مخاطب به‌محض خواندن جمله اول داستان، گویی که تسخیر جادوی کلمات کافکا شده باشد، روحش را در غل‌وزنجیر می‌بیند و کافکا او را شانه‌به‌شانه گرگور می‌خواباند، می‌گرداند، می‌گریاند و می‌میراند.

در پایان، شیوه نگارش و تکنیک‌های روایی کافکا چیزی استثنایی نیست. دقت، صرفه‌جویی در زبان و توانایی او در ترکیب‌کردن چیزهای معمولی با چیزهای خارق‌العاده، تجربه‌ای ادبی ایجاد می‌کند که هم تحسین‌برانگیز و هم قابل‌تأمل است. کافکا از طریق ابهام، نمادگرایی و ساختارهای روایی پراکنده، خوانندگان را به مقابله با پیچیدگی‌های شرایط انسانی و کاوش در اعماق ادراکات خود می‌کشاند. نوشته‌های کافکا گواهی است بر درخشش او به‌عنوان یک نویسنده و مشاهده‌گر ماهر وضعیت بغرنج انسان.

جریان‌سازی و تأثیرگذاری مسخ و دیگر آثار کافکا

از زمان انتشار کتاب مسخ در سال 1915، فرانتس کافکا توجه و تحسین قابل‌توجهی را به خود جلب کرد و کتاب جایگاه‌اش را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ ادبیات تثبیت کرد. این رمان در ابتدا چندان دیده نشد، اما بعدها در کنار دیگر آثارش الهام‌بخش نویسنده‌ها و هنرمندان بسیاری شد و دست‌مایه‌ای برای خلق هزاران اثر ادبی و هنری. و این به لطف خیانت نزدیک‌ترین دوست کافکا، ماکس برود، بود که علی‌رغم درخواست و وصیت کافکا، بعد از مرگ او آثارش را نسوزاند.

علی‌رغم بی‌مهری اولیه، کتاب مسخ به‌تدریج به دلیل مضامین عمیق، درون‌مایه‌ها و سبک روایی نوآورانه‌اش مورد توجه قرار گرفت. مضامین وجودی رمان در میان خوانندگان طنین‌انداز شد و جرقه‌ی بحث‌هایی درباره‌ی ماهیت هویت، بیگانگی و شرایط انسانی شد. ذهنیت و جهان‌بینی خاص کافکا و خوانش او از امرِ پیش‌پاافتاده و پوچ به همراه دقت او در زبان، مخاطبان را مجذوب خود می‌کرد و آن‌ها به تحسین مهارت ادبی او وامی‌دارد.

مسخ در گذر زمان الهام‌بخش تفسیرها و اقتباس‌های متعدد در اشکال مختلف هنری بوده است. نسل‌های مختلف نویسندگان و متفکران را تحت‌تأثیر قرار داده و به‌عنوان سنگ محکی برای سوررئالیسم، اگزیستانسیالیسم و ​​ادبیات مدرن و پست‌مدرن عمل کرده است. مضامین و انگاره‌های کتاب مسخ در آثار نویسندگانی مانند آلبر کامو، گابریل گارسیا مارکز و هاروکی موراکامی و در ایران در داستان‌های صادق هدایت بازتاب یافته است.

حال که کتاب مسخ را از زوایای گوناگون آن بررسی کردیم بهتر است به سراغ این پرسش برویم که کدام ترجمه کتاب مسخ، انتخاب مناسبی خواهد بود؟

بهترین ترجمه مسخ کافکا کدام است؟

ورود کتاب مسخ به ادبیات فارسی، با نام صادق هدایت، نویسنده و مترجم برجسته ایرانی، گره خورده است. هدایت در سال ۱۳۲۹، مسخ را به فارسی ترجمه کرد و نقش پیشگامانه‌ای در معرفی فرانتس کافکا به جامعه ادبی ایران ایفا نمود. در آن دوران، دسترسی به زبان آلمانی در ایران محدود بود و هدایت ترجمه خود را از طریق زبان واسط فرانسوی انجام داد.

این رویکرد، که در آن زمان رایج بود، اگرچه از نظر دسترسی به متن اصلی و لحن نویسنده با مشکلاتی همراه بود، اما اهمیت تاریخی بی‌بدیلی دارد. به دلیل عدم دسترسی هدایت به متن آلمانی و تکیه بر ترجمه فرانسوی، برخی انحرافات و عدم دقت‌ها در اثر او مشاهده می‌شود. همچنین، زبان ترجمه او، با گذشت دهه‌ها، کهنه و حاوی واژه‌های قدیمی است. بااین‌حال، باید اذعان داشت که نقش هدایت در شناساندن کافکا به ادبیات فارسی انکارناپذیر است و ترجمه او، با وجود ضعف‌های فنی، به دلیل نثر روان و جذابش به یک اثر ادبی مستقل و ماندگار تبدیل شده است. در ادامه به بررسی ترجمه صادق هدایت از کتاب و دیگر مترجمان خواهیم پرداخت.

ترجمه صادق هدایت از کتاب مسخ

همان‌طور که گفته شد اولین ترجمه فارسی کتاب مسخ توسط صادق هدایت منتشر شد. این ترجمه از روی نسخه فرانسوی صورت گرفته بود، نه از متن اصلی آلمانی. این ترجمه غیرمستقیم، منشأ بسیاری از تغییرات و کاستی‌ها است که در ادامه به تحلیل دقیق جمله آغازین داستان می‌پردازیم.

جمله اول داستان در ترجمه هدایت چنین است: «یک روز صبح، همین که گره گوار سامسا از خواب آشفته‌ای پرید، در رختخواب خود به حشره تمام‌عیار عجیبی مبدل شده بود.

این ترجمه، خواسته یا ناخواسته، «دهشت» را از مسخ می‌گیرد و آن را از یک رخداد ذهنی به یک واقعه عینی و قطعی تبدیل می‌کند. تحلیل دقیق نشان می‌دهد که این ترجمه، از روح متن کافکا که در آن شکاف میان ذهن (آگاهی گرگور)  و عین (کالبد حشره‌ای‌اش) نقشی کلیدی دارد، فاصله می‌گیرد. 

این تغییرات در ظاهر کوچک، ماهیت داستان را دگرگون می‌کند و مسخ را از یک تجربه ذهنی عمیق به یک رویداد عجیب و غریب تغییر می‌دهد.

با گذشت زمان، مترجمان دیگری به سراغ کتاب مسخ رفتند که دسترسی مستقیم به متن اصلی آلمانی داشتند و با نگاهی آکادمیک‌تر به ترجمه پرداختند. علی‌اصغر حداد و فرزانه طاهری از برجسته‌ترین این مترجمان هستند. 

ترجمه علی‌اصغر حداد از کتاب مسخ

علی‌اصغر حداد که دارای مدرک کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی از دانشگاه برلین است، ترجمه خود را مستقیماً از زبان آلمانی انجام داده است. ترجمه او از کیفیت و دقت بالایی برخوردار است و لحن کافکا را به خوبی منتقل می‌کند. این ترجمه نسبت به ترجمه فرزانه طاهری، روان‌تر و ساده‌تر است، اما فاقد پانوشت و مقالات تحلیلی است.

مسخ و داستان های دیگر | نشر ماهی

نویسنده:
فرانتس کافکا
ناشر:
ماهی
مترجم:
علی اصغر حداد
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست
مسخ و داستان های دیگر | نشر ماهی

ترجمه فرزانه طاهری از کتاب مسخ

فرزانه طاهری دو نسخه از کتاب را منتشر کرده است. اولین نسخه که «مسخ و درباره مسخ» نام دارد، از زبان انگلیسی و با همراهی مقالاتی از ولادیمیر ناباکوف ترجمه شده است. نسخه دوم، با عنوان «مسخ، نسخه انتقادی نورتن»، مستقیماً از متن اصلی آلمانی ترجمه شده و «پخته‌تر و دقیق‌تر» است.   

ارزش ترجمه طاهری فراتر از وفاداری به متن اصلی است؛ این ترجمه یک بسته کامل از متن و تحلیل‌های پیرامون آن را ارائه می‌دهد. نسخه نورتن، با پانوشت‌های فراوان و مقالات تحلیلی از منتقدان برجسته مانند استنلی کرنگلد و اریک سانتنر، یک رویکرد کاملاً آکادمیک و پژوهش‌محور را دنبال می‌کند. این رویکرد، خواننده را به یک مواجهه خلاقانه با کتاب مسخ دعوت می‌کند و به او امکان می‌دهد تا با لایه‌های نمادین و پیچیده داستان درگیر شود. این امر به تربیت خواننده‌ای منتقد کمک می‌کند و برتری این ترجمه را نه تنها در دقت واژگانی، بلکه در رویکرد جامع آن نسبت به متن نشان می‌دهد.

مسخ و درباره مسخ

نویسنده:
فرانتس کافکا
ناشر:
نیلوفر
مترجم:
فرزانه طاهری
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست
مسخ و درباره مسخ

کتاب مسخ همچنان یکی از محبوب‌ترین آثار ترجمه‌شده در ایران است و ترجمه‌های متعدد آن در طول سال‌ها، هرکدام به‌نوبه خود، سهم مهمی در معرفی کافکا به نسل‌های مختلف خواننده داشته‌اند. این روند نشان می‌دهد که یک شاهکار ادبی می‌تواند در زبان‌های مختلف، حیات و تفاسیر گوناگونی داشته باشد و همچنان الهام‌بخش و تأثیرگذار باقی بماند.


منابع

- کافکا، فرانتس. 1398، مسخ، ترجمه‌ی صادق هدایت، تهران: آزادمهر

- بی توبیاس، رونالد. 1400، بیست کهن‌الگوی پیرنگ و طرز ساخت آن‌ها، ترجمه‌ی ابراهیم راه‌نشین، تهران: ساقی


[1]- کافکا، 1398: 6

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

نامه به پدر، توصیه‌‌نامه‌ای سرشار از همدلی برای والدین

نامه به پدر، توصیه‌‌نامه‌ای سرشار از همدلی برای والدین

مروری بر کتاب نامه به پدر نوشته‌ی فرانتس کافکا

هجرت، محکومیت و تبعید، برای سرگردانان در وطن

هجرت، محکومیت و تبعید، برای سرگردانان در وطن

نگاهی به داستان «در سرزمین محکومان» اثر فرانتس کافکا

کابوس بی پایان معنا

کابوس بی پایان معنا

معرفی کتاب قصر اثر فرانتس کافکا

کتاب های پیشنهادی