
گاهی جایی موطن شخص میشود که هیچوقت در مخیلهی او نمیگنجد. علی خدایی از ایندست اشخاص است، کسی که در اصفهان متولد نشد، اما اصفهانی بود. کسی که وقتی پای اصفهان وسط باشد حتی قدمهایش را با طومأنینه و فکر برمیدارد، مبادا که آن جایی که پایش را میگذارد محل قدم گذاشتنهای شاه عباس باشد. علی خدایی در 1337 متولد شد. بهواسطهی شغل پدرش در سن پانزدهسالگی به اصفهان مهاجرت کرد و تا به امروز با دلبستگی بسیار در این شهر مانده و از آن گفته است. خدایی در دبیرستان سنایی تحصیلاتش را در اصفهان ادامه داد و سپس در رشتهی علوم آزمایشگاهی از دانشگاه اصفهان فارغالتحصیل شد. فعالیت ادبیاش را پساز دورهی تحصیلاتش بهشکل جدی آغاز کرد، اما بارقههای استعدادش در نوشتن در دوران تحصیلش در مدرسه مشخص شد. او به تشویق معلم انشایش نوشتن را شروع کرد و پساز سالها آزمون و خطا از میان شیشه، اولین کتابش را، در نشر آگه، در سال 1370، یعنی وقتی که سیوسه سال داشت، منتشر کرد. خودش میگوید پساز توصیهی معلمش به نوشتن و پاره کردن مشغول بوده و چنین است که چندین سال پساز اتمام دورهی مدرسهاش اولین کارش را چاپ کرده است.
داستانهای خدایی بیشتر با محیط جغرافیاییشان و آدمهای آن جغرافیا گره خوردهاند. اصفهان بهمثابهی جهانی است که خدایی در آن بالندگی تمامی کاراکترهایش را میتواند رقم بزند و ازاینرو اصفهان جانمایهی مهمترین نوشتههای خدایی است. بهطوری که او این اعتقاد را دارد که به تعداد آدمهای اصفهانی روایت وجود دارد از اصفهان. او این عقیدهاش را بهخوبی با مجموعهقصههای آدمهای چهار باغ و شب بگردیم در معرض نمایش میگذارد. خدایی با تمام زمستان مرا گرم کن و آدمهای چهار باغ محبوبیت بسیاری در میان خوانندگان ایرانی یافت. جز این دو کتاب، خدایی کتاب آذر، از میان شیشه از میان مه، نزدیک داستان، شب بگردیم و سینگورینگ را نیز در کارنامهی کاریاش دارد.
کتاب شب بگردیم
شب بگردیم یکی از واپسین کتابهایی است که از علی خدایی در نشر چشمه منتشر شده است، اما از جهاتی نقطهی آغاز خوبی است برای ورود به دنیای داستانهای اصفهانی وی. در شب بگردیم، خدایی کمافیالسابق به سبک نویسندهی موردعلاقهاش، آنتون چخوف، مینویسد. در شب بگردیم خدایی موقعیتها و شخصیتهایی را به وجود میآورد که آنچنان حساس نیستند اما میشود ازشان حرف زد. داستانهای مجموعهی شب بگردیم با لحنی مخصوصبهخود نویسنده و با آن طومأنینهای که از وی میتوان سراغ گرفت روایت میشوند. خدایی تلاش میکند تا شخصیتهایش را در دل داستانهایش به پختگی برساند و ازطریق شخصیتهایش روایت را مخصوصبهخود کند. در شب بگردیم، چیزی که بیشتر از دیگر موتیفها به چشم میآید نوستالژی است. حالا نویسنده در یکی از واپسین کارهایش با نوستالژی شهر محبوبش زندگی میکند و آنها را حائز اهمیت برای گفتن میداند. شب بگردیم نمونهای است خوب از نثر نویسندهاش، که دیگر لحن خودش را یافته.
کتاب تمام زمستان مرا گرم کن
تمام زمستان مرا گرم کن در انتشارات مرکز منتشر شد. این مجموعهداستان دومین کتابی بود که از خدایی منتشر میشد و در کنار آدمهای چهار باغ از خواندهشدهترین کارهای خدایی است. تمام زمستان مرا گرم کن نمونهای از ایجازی را به نمایش میگذارد که بعدها در کارهایی نظیر شب بگردیم بهضورت بسیار پختهتر میتوانیم از علی خدایی شاهد باشیم. خدایی در این مجموعهقصه نیز با آدمهایش است که روایتهای بهنظرمعمولی را در وضعیت قرار میدهد که حائز اهمیت شوند. آنچه که بالاتر درمورد شب بگردیم گفته شد در تمام زمستان مرا گرم کن هم میتوان یافت: طومأنینهی در روایت کردن که مخصوص به علی خدایی است.
کتاب آدمهای چهار باغ
شاید بشود گفت که اوج داستانگویی علی خدایی در آدمهای چهار باغ به دست مخاطبان میرسد. آدمهای چهار باغ هم گره خوره است به اصفهان و آدمهایش. در اینجا، روایتهای خدایی با یکدیگر پیوستگی دارند. موقعیت مکانی، آدمها و ایجاز و تومأنینه در اینجا شکلوشمایل کاملی به خود در نثر خدایی میگیرند تا او دیگر نویسندهای صاحب سبک شناخته شود. داستانهای آدمهای چهار باغ مربوط است به افرادی که در خیابان چهار باغ اصفهان زیست دارند. ابتدا، داستانهای این مجموعه در روزنامههای اعتماد و شرق بهشکل پاورقی درآمدند و بعدتر نشر چشمه بهصورت یک کتاب آدمهای چهار باغ را منتشر کرد. داستانهای آدمهای چهار باغ را خوانندگان صمیمی و نزدیکبهخود دانستهاند. قطعاً صمیمیت زیادی در این داستانهای اصفهانی وجود دارد. مگر میشود شیوهی داستانگویی صمیمی و نزدیکبهخودِ چخوف را دوست داشت و تحتتأثیرش نبود؟! به بیانی، شاید بشود گفت که چخوفیترین داستانهای علی خدایی در همین مجموعهقصه آمدند.
کتاب سینگورینگ
سینگورینگ آخرین کاری است که از خدایی منتشر شده است. سینگورینگ داستان نیست، بلکه در مجموعهی «در واقع» نشر چشمه منتشر شده است. خدایی در این کتاب نیز به سراغ نوستالژیاش از اصفهان و کودکیاش رفته. حالا میتوانیم تکههایی از زندگی نویسندهای را شاهد باشیم که بیوقفه نه به خودش که به مردم اصفهان پرداخت. البته خدایی در سینگورینگ خودش را فقط محدود به اصفهان نمیکند و از مکانهای دیگری که درشان زندگی کرده است هم حرف میزند. شاید به بیانی بتوان سینکورینگ را شخصیترین چیزی دانست که خدایی نوشته است و بهتازگی از او منتشر شده است.
کتاب آذر
کتاب آذر به بیانی شاید شخصیترین اثر خدایی باشد. خدایی سومین مجموعهداستانش را به نام همسرش گذاشت. همسری که بسیار برای او عزیز بود و در مصاحبهای او را جهانش دانست که با آن زندگی میکند. کتاب آذر در خود قصهی آدمهایی مشترک را دنبال میکند. ازاینرو، بهنوعی کتاب آذر مجموعهی پیوستهای است از قصهها. قصههای راجع به خانوادهای اصفهانی که در شهرشان ماجراهایی را از سر میگذرانند. فضای چخوفی مطلوب خدایی در این مجموعهقصه نیز کمابیش به نظر میآید و موقعیتهای نهچندان خاص در نزد خدایی بدل میشوند به قصهی آدمهایی که احتمالاً در زندگیهایمان آنها را دنبال نمیکنیم.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.