داستانی درباره‌ی مبارزه با بی‌عدالتی

معرفی کتاب منظومه تبعیض نوشته عایشه سعید

صدف کاظمی

شنبه ۵ مهر ۱۴۰۴

(1 نفر) 5.0

کتاب منظومه تبعیض

اگر خیلی خیلی خوش‌شانس باشید، تابه‌حال تبعیض را تجربه نکرده‌اید. اما خب احتمال چنین چیزی، آن‌هم در دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم. خیلی کم است. ردپای تبعیض را می‌توان در همه‌جا دنبال کرد. اما تبعیض در کشورهایی که فقر و اختلاف طبقاتی در آن‌ها شدید است، یا در سیستم‌های آموزشی که برپایه‌ی رقابت بنا شده‌اند خیلی خیلی بیشتر است. داستان منظومه تبعیض هم در پاکستان اتفاق می‌افتد. یکی از همین کشورها که فقر شدید باعث شده تا امکاناتی مانند تحصیلات برای همه وجود نداشته باشد.

عمر، قهرمان 12 ساله‌ی کتاب منظومه تبعیض، خیلی خوش‌شانس است. او موفق شده تا بورسیه‌ی مدرسه‌ غالب را به دست بیاورد. مدرسه‌ای که می‌تواند فرصت‌های زیادی در اختیار عمر قرار دهد؛ مثل امکان حضور در دانشگاه. و بعدتر، امکان پیدا کردن شغلی با درآمد خوب. شغلی که بتواند یک خانه‌ی درست و حسابی برای عمر و مادرش دست و پا کند. خانه‌ای که آن‌ها را از اتاق گوشه‌ی حیاط که با پرده درست شده است، نجات دهد. دوستان عمر، مادرش، عمو مالک که تا حالا هزینه‌های زندگی عمر و مادرش را تأمین کرده است و همه‌ی مردم روستا از این‌که عمر قرار است به غالب برود، خوشحال‌اند. او اولین و تنها کسی از روستای آن‌هاست که موفق شده بورسیه‌ی آکادمی پسرانه‌ی غالب را به دست بیاورد. دوستان، خانواده و همه‌ی اهالی روستا به عمر افتخار می‌کنند. اما آیا ورود به مدرسه‌ی غالب، تضمینی برای موفقیت‌های آینده‌ی عمر است؟

عمر باید تمام تلاشش را بکند که حضورش در سال‌های آینده در مدرسه‌ی غالب را تضمین کند. با درس خواندن، گرفتن نمره‌های عالی و البته هر کاری که به او کمک کند تا در رقابت با بچه‌های ثروتمند مدرسه، کم نیاورد. چیزی که عمر نمی‌داند این است که بر خلاف ظاهر زیبای غالب و البته وعده‌هایی که مدیران آنجا می‌دهند، تبعیض قرار نیست آنجا هم دست از سرش بردارد. آنچه که مدیر مدرسه درباره‌ی آینده‌ی دانش‌آموزانی می‌گوید که با بورسیه به مدرسه وارد شده‌اند، مخالف عملکردی است که در طول این چندسال از خودش نشان داده است. حال باید دیدد که عمر این توانایی را دارد که این رویه‌ را تغییر بدهد؟

در طول مدت زمانی که عمر در مدرسه‌ی غالب درس می‌خواند، متوجه می‌شود که شباهتش به پلوتو، خیلی بیشتر از چیزی است که در این مدت فکر می‌کرده است. پلوتو، تا همین چندسال پیش یکی از سیاره‌های منظومه‌ی شمسی بود و حالا در منظومه‌ی شمسی، دیگر جایی برای پلوتو نیست. عمر هم مانند پلوتو احساس می‌کند به جمعی وارد شده است که به آن تعلق ندارد. این احساسات البته با وجود قوانین دست‌وپاگیر بیشتر هم می‌شود. مثلاً او در ورزش فوتبال حرف‌هایی برای زدن دارد، اما چون با بورسیه وارد مدرسه شده است، نمی‌تواند عضو تیم فوتبال باشد. پرکردن ساعات فعالیت‌های خدماتی فقط برای دانش‌آموزانی است که با بورسیه وارد شده‌اند. در برنامه‌های فوق برنامه جایی برای بچه‌های بورسیه‌ای وجود ندارد.

به نظر می‌رسد با تمام تلاشی که عمر می‌کند، قرار نیست پیشرفتی در وضعیت درسی‌اش حاصل شود. هشدارهای معلم‌ها درباره‌ی گرفتن نمره‌های بالا و بالاتر و عاقبت درس نخواندن، نگرانی او را درباره‌ی آینده بیشتر می‌کند. کم‌کم عمر متوجه می‌شود که هرچند هرسال چندین دانش‌آموزبا بورسیه وارد آکادمی غالب می‌شوند، اما گاهی هیچکدام از آن‌ها نمی‌تواند مدرسه را تمام کند. عمر مدام از خودش می‌پرسد چطور مدرسه‌ای که در پذیرش دانش‌آموزانش، اینقدر سختگیر است، می‌تواند به همین راحتی حکم اخراجشان را هم صادر کند؟

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

عایشه سعید، در کتاب منظومه تبعیض داستان زندگی بسیاری از نوجوانان را روایت کرده است. داستانی که با رقابت در فضایی ناعادلانه گره خورده است و نتیجه‌اش، جز بیشتر شدن تبعیض و ایجاد اختلاف چیزی نیست. آکادمی غالب را شاید بتوان به چشم تجربه‌ای نگاه کرد که همه از سر گذرانده‌اند. تلاش برای به دست آوردن چیزی که لایقش هستند و از دست دادن همان دستاورد، تنها به دلیل جایگاه متفاوت اجتماعی.

داستان با زبانی ساده روایت می‌شود و مخاطب نوجوان کتاب به راحتی می‌تواند با زندگی عمر و دوستانش در مدرسه ارتباط برقرار کند. عایشه سعید با توانایی‌اش در پرداخت شخصیت‌ها و موقعیت‌های مختلف، فضایی آشنا و داستانی قابل باور ساخته است. تجربیات و احساساتی که نوجوانان در طول دوران مدرسه از سر می‌گذرانند، به خوبی در داستان جای گرفته است. از سوی دیگر او در نشان دادن فشاری که هر دانش‌آموز برای رشد و پیشرفت یا حتی تثبیت موقعیتش باید تحمل کند هم موفق عمل کرده است. اما چیزی که کتاب منظومه تبعیض را از قالب داستان‌های مشابهش خارج می‌کند، امیدواری است.

عایشه سعید (Aisha Saeed)
عایشه سعید (Aisha Saeed)

عایشه سعید با خلق شخصیت عمر، امیدواری، تلاش برای ایجاد تغییرات و از پا ننشستن تا رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب را به بهترین شکل به تصویر کشیده است. زبان ساده‌ و روایت آشنای داستان هم کتاب را به اثری مناسب برای کودکان نه سال به بالا بدل کرده است. 

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

فکر نکنی مثل زن‌ قهرمان ایبسنی‌ام

فکر نکنی مثل زن‌ قهرمان ایبسنی‌ام

معرفی کتاب واقعی چیست؟ نوشته‌ی جورجو آگامبن

پوملو، فیلی که فرق اینجا و آنجا را نمی‌داند!

پوملو، فیلی که فرق اینجا و آنجا را نمی‌داند!

معرفی کتاب کودک آموزش مفاهیم با پوملو ، فیل فیلسوف 1 / تفاوت‌ها نوشته‌ی رامونا بدسکو

وقتی ترس‌ها به چالش کشیده می‌شوند!

وقتی ترس‌ها به چالش کشیده می‌شوند!

معرفی کتاب کودک احساس بدی دارم نوشته جف استرند

کتاب های پیشنهادی