همه‌چیز زیر سر عروس دریایی‌ها است!

معرفی کتاب کودک عروس دریایی نوشته اَلی بنجامین

صدف کاظمی

شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴

(2 نفر) 5.0

کودک عروس دریایی

چه می‌شد اگر هربار که در زندگی اشتباهی کردیم یا چیزی مطابق میلمان پیش نرفت، می‌توانستیم زمان را به عقب برگرداندیم؟ چندسالی جوان‌تر می‌شدیم و آن‌وقت می‌توانستیم زندگی را از همان نقطه‌ای که در آن همه‌چیز خوب بود، شروع کنیم. البته این حرف‌ها مثل یک فیلم سینمایی علمی تخیلی و حتی کمی رویایی است، اما خب گونه‌ای از عروس دریایی‌ هست که این ویژگی را دارد و فرقی نمی‌کند ما این قابلیت را بخواهیم یا نه، او می‌تواند به عقب برگردد و همه‌ی چیزهایی را که خراب شده است، درست کند.

همه‌چیز زیر سر عروس دریایی‌ها است

بعضی چیزها باورکردنی نیست. زمانی که مادر سوزی به او گفت فرنی، دوست صمیمی سوزی که شنایش حرف نداشت، غرق شده و مرده، سوزی باور نکرد. او باور نمی‌کرد که نمی‌تواند فرنی، دوست صمیمی یا به عبارت بهتر تنها دوستش را دوباره ببیند، دیگر نمی‌تواند چیزهایی را که میانه‌شان را به‌هم زده و خراب کرده، درست کند. برای سوزی جمله‌هایی مثل «غرق شده، بعضی چیزها همین‌طوری اتفاق می‌افتند!» یا «کاری از دست ما برنمی‌آید!» توضیحات کافی و کاملی نبودند. هیچ رابطه‌ای هم نباید این‌شکلی تمام شود. بنابراین، این حرف که یک نفر غرق شده و مرده اصلاً درست به‌نظر نمی‌رسید. و انگار حالا این وظیفه روی دوش سوزی بود که این اشتباه بزرگ را به دور و بری‌هایش ثابت کند.

پنجشنبه همه‌چیز دست‌کم در دنیا عادی بود. مدت‌ها بود که سوزی و فرنی باهم حرف نمی‌زدند، فرنی در مدرسه عضو همان دارودسته‌ای شده‌ بود که قبل‌تر گفته بود نمی‌خواهد مثلشان باشد و پیام‌هایی را که سوزی برایش می‌فرستاد، نمی‌دید. اما بعد، مامان سوزی با گفتن یک جمله‌ی چهارکلمه‌ای بی‌معنا و بی‌سروته، همه‌چیز را عوض کرد. مامان سوزی گفته بود «فرنی جکسون غرق شد.» بی‌معنی بود چون شنای فرنی حرف نداشت و بی‌معنی‌تر بود چون فرنی برای مامانِ سوزی، همیشه فرنی بود. بدون اسم فامیلی‌اش.

فرنی مرده بود و همه چسبیده بودند به نظریه‌ی اشتباه غرق شدن. فرنی بهترین شناگر مدرسه بود و توضیحی مثل «بعضی چیزها همین‌طوری اتفاق می‌افتند» نمی‌توانست میزان اشتباه بودن این جمله را بیان کند. سوزی که یک‌جورهایی خوره‌ی چیزهای علمی بود، چسبید به تنها فرضیه‌ای که به نظرش درست و منطقی بود: نیش عروس‌ دریایی. موجوداتی که همیشه بودند، همیشه هستند و حتماً می‌دانید که همیشه خواهند بود؛ اما هیچکس به خودش زحمت نمی‌دهد آن‌ها را ببیند و درباره‌شان فکر کند. سوزی باید به همه‌ی بچه‌های مدرسه، مامان خودش و شاید بیشتر از همه خودش ثابت می‌کرد که چیز دیگری باعث مرگ فرنی بوده است.

تلاش‌های بی‌نتیجه

شاید در نهایت سوزی هم می‌توانست مردن فرنی را مانند دیگران بپذیرد. اما قبل از آن سوزی باید تمام توانش را صرف این می‌کرد که به همه‌ی دنیا ثابت کند که فرنی در اثر نیش عروس دریایی جانش را از دست داده است. چون این کار تمام انرژی‌اش را می‌گرفت و اجازه نمی‌داد به چند ماه آخر زندگی خودش و فرنی فکر کند. یعنی همان زمانی که مسیرشان از هم جدا شده بود. زمانی که فرنی تصمیم گرفته بود دیگر با سوزی دوست نباشد.

کتاب عروس دریایی  برای چه کسانی مناسب است؟

عروس دریایی داستان عمیق و لطیفی درباره‌ی سوگواری و روابط دوستانه است. از دست دادن همیشه سخت است و گاهی اوقات، مسائلی مانند مشکلات شخصی و دعواها می‌تواند پذیرش مرگ و وارد شدن به فرآیند و دوره‌ی سوگواری را سخت کند. الی بنجامین به زیبایی دشواری‌های پذیرش سوگ و سختی‌های ترمیم یک رابطه‌ی دوستانه در دوران نوجوانی را نشان داده است.

بخشی از کتاب عروس دریایی

زیر عکس نوشته بود: آخرین عکس. به تاریخ 19 آگوست. یعنی روزی که تو مردی.

به نظرم خیلی بی‌رحمانه بود که آن عکس را روی آن ورقه بچسبانند و همه بتوانند ببینند.

آدم‌های آشنایی به چشمم خوردند مثل مشاور مدرسه و خانم ترتون که فرصتی برای دیدن تو در کلاسش پیدا نشد و هرگز هم نخواهد شد. همسایه‌ی بغل‌دستی‌تان را دیدم، همان که شوهرش قبل از آن‌که ما به دنیا بیاییم مرده بود، همان که بعضی وقت‌ها اجازه می‌داد در استخر خانه‌اش شنا کنیم. از دیدن بابا غافلگیر شدم. با کت و شلواری تیره کنار آرون و روکو ایستاده بود و شناسایی‌اش در آن لباس تقریباَ سخت بود. مدیر مدرسه را دیدم و خاله‌ی بزرگت، لیندا.

و کمی نزدیک‌تر، روی نیمکت‌های آخر، دو دختر با موی دم اسبی دیدم که شانه‌هایشان را جمع کرده بودند. اوبری و مولی. شانه‌هایشان تکان می‌خورد و معلوم بود گریه می‌کنند.

موضوعی هست که شاید تو ندادی: این‌که بعضی وقت‌ها در مراسم عزاداری ممکن است آدمی وجود داشته باشد که وجودش را نفرت گرفته. بگذار بهت بگویم که، من از آن دخترها متنفر بودم _متنفر بودم چون آن‌ها جایی برای نشستن داشتند. متنفر بودم چون آن‌ها موهای وزوزی نداشتند که پشت گردنشان را غلغلک بدهد. ازشان متنفر بودم چون آنجا بودند و آنقدر به تو احساس نزدیکی می‌کردند که داشتند گریه می‌کردند درحالیکه من صاف دم در ایستاده بودم. مثل این بود که اشک‌های آن‌ها و صورت خشک من مدرکی بود برای اثبات حقانیت تو برای ترک کردنم و نداشتن لیاقت برای دوستی با تو.

درباره‌ی الی بنجامین نویسنده کتاب

اَلی بنجامین (Ali Benjamin) از نویسندگان پرفروش کتاب‌های نوجوانان است. او در کالج گرینل درس خوانده و در ایالت ماساچوست زندگی می‌کند. از الی بنجامین تا به ‌حال سه کتاب به فارسی ترجمه شده است: عروس دریایی که در سال 2015 نامزد نهایی جایزه‌ی کتاب ملی شد و جایزه‌ی ای.‌بی وایت را از آن خود کرد. کتاب پالی فینک بزرگ و کتاب مثبت که در همکاری با پیج راول نوشده شد. او همچنین یک رمان به نام خرد کردن The Smash Up برای بزرگسالان نوشته است.

الی بنجامین دو سگ دارد که آن‌ها را از پناهگاه به خانه‌اش آورده است. اگر به گربه‌ها حساسیت نداشت، بدش نمی‌آمد گربه هم داشته باشد. او طرفدار مهربانی، صداقت و آزادی است و خودش را آدم فوق‌العاده فراموش‌کاری می‌داند.

 

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

من دختری هستم که می‌خواهد فراموش کند...

من دختری هستم که می‌خواهد فراموش کند...

مروری بر کتاب تافی نوشته‌ی سارا کروسان

متفاوت بودن، هیچ اشکالی ندارد!

متفاوت بودن، هیچ اشکالی ندارد!

معرفی پنج رمان درباره‌ی نیاز‌های ویژه

با کفش‌های دختران قهرمان راه برو

با کفش‌های دختران قهرمان راه برو

معرفی چهار کتاب نوجوان به مناسب روز جهانی زن، ۸ مارس

کتاب های پیشنهادی