
کتاب ناخمن، نوشتهی لئونارد مایکلز، مجموعهای از هفت داستان کوتاه و سه جستار است که با نگاهی نکتهسنج پیچیدگیهای زندگی روشنفکرانه، تنهایی و غرابتهای انسانی را از دریچهی ذهن شخصیتی فراموشناشدنی به نام ناخمن به تصویر میکشد. این کتاب شامل داستانهایی مستقل، اما در عین حال بههمپیوسته، است که در نشریههایی مانند نیویورکر و پاریسریویو منتشر شدهاند و ترکیبی از طنز، بازیهای زبانی و عمق روانشناختی نویسنده را در قالب پرترههایی کوچک، اما سرشار از معنا، ارائه میدهند.
مروری مختصر بر زندگی لئونارد مایکلز
لئونارد مایکلز برای ما فارسیزبانان نویسندهای بهنسبت ناشناخته است و تابهامروز جز ناخمن اثر دیگری از او به فارسی ترجمه نشده است. مایکلز نویسندهای آمریکایی است که اغلب بهخاطر نثر بیپروا و پرداختن بیپرده به روابط، عقلانیت و شکنندگی عاطفی آدمی شناخته میشود.
او در خانوادهای یهودی و کارگر در نیویورک به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همان نیویورک آغاز کرد و از سر گذراند. برای دکترای ادبیات انگلیسی به میشیگان رفت و درنهایت در مقام استاد ادبیات در دانشگاه برکلی مشغول به کار شد.

از سال ١٩٦٩، که اولین کتابش را منتشر کرد، تا سال ۲۰۰۳، که از این دنیا رخت بربست، از او پنج کتاب منتشر شد: سفرها، اگر میتوانستم نجاتشان میدادم، ناخمن، باشگاه مردان، سیلویا.
در 1969 مایکلز با انتشار مجموعهداستان سفرها به شهرت رسید؛ داستانهایی که بهخاطر سبک تجربی و صدالبته جسورانهشان مورد تحسین قرار گرفتند. در 1975 اگر میتوانستم نجاتشان میدادم منتشر شد؛ کتابی که حالوهوایی تیره و طنزآمیز داشت. در طی سالهای بعدی سبک نوشتاری مایکلز منسجمتر و تأملبرانگیزتر شد. در 1978، او درحالیکه به اوج پختگیاش نزدیک میشد، باشگاه مردان را منتشر کرد، هجویهای که فضایی تاریک دارد و در 1986 مورد اقتباسی سینمایی قرار گرفت. در سال 1990، آخرین مجموعهی داستانی او، ناخمن، منتشر شد. آخرین اثر منتشرشده از او سیلویا است؛ روایتی اولشخص از ازدواج اول او و خودکشی همسرش. درنهایت باید گفت، در کنار سیلویا که نثری جستارگونه دارد، مایکلز در طی سالیان نوشتنش جستارهای متعددی نوشت که پس از مرگش، در سال 2005، مجموعه به نام برای احساس چیزهای اینچنینی منتشر شدهاند.
اگرچه لئونارد مایکلز مانند برخی از همعصرانش در جهان شناختهشده نیست، اما در میان نویسندگان و منتقدان ادبی چهرهای بسیار محترم و تحسینشده است و او را یکی از صداهای منحصربهفرد و مهم ادبیات معاصر آمریکا میدانند.
مایکلز در یکی از جستارهایش میگوید:
«نوشتن از خودم همیشه برایم از هر موضوع دیگری سختتر بوده. آنچه از آن اطمینان دارم این است که نوشتن از خودم همیشه مستلزم نوشتن از دیگران است و این احتمال هست که، حتی وقتی نیت من پاک و خالی از غرض است، کسی خجالتزده یا آزرده شود.»
ـ ( ناخمن، جستار شخصی و فردی، صفحهی 171، نشر گمان)
شخصیتی برخلاف قهرمانهای کلاسیک ادبی
ناخمن از آن قهرمانهای سنتی داستانهای ادبی نیست که ما میشناسیم. حتی بهنوعی میتوان او را شخصیتی ضدقهرمان در نظر گرفت: فردی منزوی، خشک و درونگرا. او نابغهی ریاضیات است و در دنیای آکادمیک همانند قدیسی مورد ستایش قرار میگیرد، اما در زندگی روزمره و اجتماعیاش تماماً بیدستوپا و کارنابلد به نظر میرسد. او در زندگی روزمرهاش پایش را از نقش یک ناظر فراتر نمیگذارد و روابط او با دیگران اغلب با سوتفاهم، سکوت و اجتنابی خودآگاه همراه است. چیزی که شخصیت ناخمن را به شخصیتی ماندگار بدل میکند غرابت او از دیگر انسانها نیست، بلکه بازنمایی و به تصویر کشیدن این غرابت توسط مایکلز است که با شفقت و دقتی ستودنی همراه شده است.
ناخمن اهل لسآنجلس
در این مجموعه داستانی وجود دارد به نام ناخمن اهل لسآنجلس که فضای کلی مجموعه را ترسیم میکند. ناخمن، در دنیایی که از او انتظار ابراز احساسات بیشتری را دارد، احساس بیگانگی میکند. بازدید او از خانهی دوستی قدیمی قرار است به مجموعهای از تضادها و تقابلها منجر شود: میل به آسایش در برابر ناآرامی اجتنابناپذیر، سردی خودخواسته و گرمی دوستی که سر از کارش در نمیآورد؛ موقعیتهایی که از نظر فکری غنیاند اما از نظر احساسی آزاردهنده.
سبک نوشتاری لئونارد مایکلز
در نوشتار مایکلز بهاندازهی شخصیت مخلوقش، ناخمن ریاضیدان، دقیق و حسابشده است. نثر او اقتصادی و مینیمالیستی است و هر جمله وزنی دارد و هیچ کلمهای اضافه نیست. در نثر مایکلز نوعی زیبایی غمناک در جریان است، گویی هر لحظه را پرمعنا میبیند اما در عین حال به هیچچیز اهمیت نمیدهد.
پاداشی از جنس تأمل و بینش ادبی
آنچه از دل این مجموعه بیرون میآید روایتی خطی یا داستانی پرماجرا نیست، بلکه شناختی تدریجی از شخصیتی است که جهانش را بهدور از دنیای بیرونی بنا کرده است. درست است که ناخمن تلاش میکند ارتباط برقرار کند، اما تلاشهایش همواره با تردید، لکنت و رنج همراهاند و مایکلز قصد ندارد تضادهای این شخصیت را حل کند، بلکه میخواهد آنها پابرجا بمانند تا خواننده خودش در این تنشها بهدنبال معنا تأمل کند. بهنوعی مایکلز خوانندهی نکتهبین را با پاداشی از جنس تأمل و بینش ادبی مواجه میکند. ناخمن برای کسانی است که بهدنبال شخصیتپردازیهایی پرظرافت و جملههایی خوشساخت هستند، نه آنهایی که داستانهایی پرحادثه و پرکشش را میطلبند.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.