
«بخشنده» یک رمان تفکربرانگیز است که به موضوعاتی مانند جامعه، حافظه و فردیت پرداخته است. این کتاب نخستین کتاب از یک چهارگانه[1] است که هرکدام از آنها ضمن داشتن هویت مستقل به یکدیگر مرتبطاند. بخشنده به زبانهای زیادی ترجمه شده است و نوجوانهای ایرانی علاقمند به کتاب هم آن را خوانده و طی این سالها به بحث و گفتگو دربارهی آن پرداختهاند. به همین دلیل است که خواندن چنین اثری به دیگر نوجوانان هم توصیه میشود.
داستان در دنیایی رخ میدهد که در آن مفهوم یکسانی برای از بین بردن درد، درگیریها و احساسات پذیرفته شده است. داستان حول شخصیت یوناس، پسر ۱۲ سالهای میچرخد که برای نقشی خاص به عنوان دریافتکننده خاطرات انتخاب میشود. از طریق این نقش، یوناس با پیچیدگیهای زندگی قبل از یکسانی آشنا میشود، از جمله زیباییها و رنجهایی که از آن دوران به جا مانده است:
"ما کنترل بسیاری از چیزها را به دست آوردیم اما مجبور شدیم بقیه ی آن ها را رها کنیم."
این رمان به سوالات اخلاقی و فلسفی مهمی میپردازد، به ویژه دربارهی نقش حافظه و احساسات در شکلدهی به تجربه انسانی. لوری خطرات جامعهای را نشان میدهد که فردیت، حافظه و آزادی اراده را برای حفظ ثبات و یکنواختی فدا کرده است. سفر یوناس به خودشناسی و شورش علیه سیستمی که همهی چیزهایی که زندگی را انسانی میکند از بین برده، با خوانندگان ارتباط برقرار میکند، به ویژه در مورد اینکه آیا میتوان میان آزادی و امنیت تعادل برقرار کرد یا خیر؟
داستان زندگی عجیب غریب یوناس
در دنیای ایدهآل و منظم «جامعه»، یوناس به همراه دیگر بچههای یازدهساله، نگران مراسم دوازدهسالگی است، یعنی زمانی که نقشهای زندگی بزرگسالی خود را دریافت میکنند. در این جامعه، هرگونه تفاوت رفتاری یا شخصیتی ممنوع است و همه از قوانین پیروی میکنند. جاناس بدون اعتراض، انتخاب خود به عنوان «گیرنده خاطرات» را قبول میکند، شغلی که او را از خانوادهاش جدا میکند و پر از درد خواهد بود:
"بدترین بخش نگه داشتن خاطرات، درد نیست؛ بلکه تنهایی آن است. خاطرات را باید با دیگران سهیم شد."
با راهنمایی گیرنده فعلی، یوناس برای اولینبار احساسات واقعی مثل شادی و عشق را تجربه میکند و رنگها، آفتاب و برف را میبیند.
"یوناس قبل از آنکه دستوری به او داده شود، چشمهایش را بست. دوباره نزدیکی دستهای مرد را در پشتش احساس کرد و منتظر ماند. این بار، زودتر حس کرد. حالا دستها سرد نبودند. او احساس گرما میکرد، کمی هم رطوبت. گرما در بدنش پخش شد و به شانههایش رسید، بالای گردنش و بعد، یک طرف صورتش. او حتی آن را در قسمتهای پوشیدهی بدنش نیز حس میکرد: حسی مطبوع و نوعی هیجان سرتاسر بدنش را فراگرفت. وقتی که این بار لبهایش را لیسید، بهنظرش آمد هوا داغ و سنگین است. حرکتی نکرد… ناگهان کلمهای به ذهنش آمد. آفتاب."
اما سپس خاطرات دردناک گذشته، مانند جنگها و مرگها را دریافت میکند. او متوجه میشود که جامعه برای محافظت از مردم خود، جامعهای یکسان ایجاد کرده و این باعث از دست دادن بسیاری از ارزشها و تجربیات انسانی شده است.
زمانی که یوناس از مفهوم «آزادسازی» آگاه میشود و میبیند پدرش نوزادی را آزاد کرده، تصمیم میگیرد جامعه را ترک کند و خاطرات را به مردم بازگرداند. او میخواهد که گیرنده همراهش فرار کند، اما گیرنده میخواهد بماند تا به مردم کمک کند یادها را مدیریت کنند.
چرا بخشنده یک رمان عالی برای نوجوانان است؟
«بخشنده» به طور مستقیم با خواننده صحبت میکند. از طریق یوناس، به شما میگوید که جهان پیچیده است، اما افرادی خواهند بود که به شما در مسیر کمک کنند. تجربیات یوناس به عنوان گیرندهی خاطرات، به نوعی با وقایع جدید در زندگی خواننده موازی است. خاطراتی که به یوناسداده میشود گاهی دردناک است، اما قابل مدیریت است. تنوع وسیع خاطراتی که یوناس دریافت میکند، با همه تجربیات جدیدی که یک نوجوان تجربه میکند هماهنگ است. برای مثال، تجربه سوختگی آفتاب برای اولین بار شاید برای ما بیاهمیت باشد، اما برای یوناس زمانی نادر است که درد را احساس کرده است. به همین ترتیب، شکست قلبی نوجوانانه برای بزرگترها عادی به نظر میرسد، اما برای کسانی که آن را تجربه میکنند، میتواند به نظر بیاید که پایان جهان است. همه دردها برای کسی که آنها را تجربه میکند واقعی هستند و برای نوجوانانی که در حال گذر از تغییرات سریع هستند، کتابی که به آنها بگوید احساساتشان مهم است میتواند منبع مهمی از آرامش در دنیای گاهی بیتفاوت باشد.
اگر کتاب را بخوانید خواهید دید که همانطور که این اثر روشن میکند، بسیاری از مشکلات عاطفی ناشی از تغییر نقش یک فرد در جامعه با بزرگسالی است. نوجوانی دورهای است که فرد به طور فعال در جامعه مشارکت میکند، در حالی که همزمان شروع به پرسش درباره چگونگی عملکرد آن میکند. وقتی یوناس نقش خود را در جامعه ایفا میکند، شروع به درک این میکند که جامعه تا حدی ناعادلانه است. مشاغل مختلف سطوح مختلفی از اعتبار دارند (مثل شغل مادر بچه در جامعه که شغلی با اعتبار پایین است)، و شکاف بین احترام و توانایی در ایجاد تغییر وجود دارد. به طور پنهانی، یوناس متوجه میشود که چگونه اعضای جامعه به طرز ظریفی کنترل میشوند، حتی زمانی که قانونی صریح علیه برخی اقدامات وجود ندارد. در حالی که ما به عنوان افراد با همان محدودیتهایی که یوناس با آنها مواجه است روبرو نیستیم، مسائلی مانند جنسیت و نقشهای اجتماعی به نوعی اعمال ما را تعدیل میکنند و از ابراز خود واقعیمان جلوگیری میکنند. یک جامعه کارآمد نیاز دارد که اعمال شخصی تا حدی محدود شود و برای کسی که این هنجارها را برای اولین بار تجربه میکند، تفاوت بین خواسته شخصی و عمل پذیرفتهشده همیشه منجر به شورش خواهد شد.
در طول داستان یوناس بازیهای کودکیاش را از دست میدهد و افسوس میخورد که تجربیاتش فاصلهای میان او و دوستانش ایجاد کرده است، اما با تلاشهای خود برای اصلاح جامعه ادامه میدهد.
با این نگاه است که احتمالا این اثر توانسته است میلیون ها طرفدار در آمریکا و دیگر کشورهای دنیا پیدا کند. تا آنجا که کتاب بخشنده در سال 2014 به یک فیلم سینمایی با بازی جف بریجز، برنتون توایتز، کیتی هولمز و مریل استریپ تبدیل شد.
جوایز کتاب
- مدال نیوبری 1994
- مدال رجینا 1994
- جایزه ویلیام آلن وایت 1996
- راه یافته به فهرستهای انجمن کتابخانههای آمریکا برای «بهترین کتاب برای نوجوانان»، «کتاب برجسته از دیدگاه کتابخانههای آمریکا»،
- کتاب افتخاری گلوب بوستون-هورن
- کتاب برتر سال در مجله کتابخانه مدارس
درباره نویسنده
لوئیس آن لوری (متولد مارس ۱۹۳۷) نویسنده ای آمریکایی است. او نویسنده چندین کتاب برای کودکان و نوجوانان، از جمله چهارگانه بخشنده، خیابان پاییزی (۱۹۸۰) و ستاره ها را بشمار (۱۹۸۹) است. لوری به خاطر نوشتن درباره موضوعات دشوار، دنیایهای دیستوپیایی و مفاهیم پیچیده در آثارش برای مخاطبان جوان شناخته میشود.
درباره مترجم
کیوان عبیدی آشتیانی متولد دی ماه ۱۳۳۵در تهران است. او دانش آموخته ی رشته ی مدیریت بازرگانی از دانشگاه علامه ی طباطبایی است. او کار ترجمه ی ادبیات نوجوانان را از سال ۱۳۷۹ شروع کرده است و تاکنون جوایز متعددی را نیز دریافت کرده است. «ما یک نفر»، «کتاب گورستان»، «زنان کوچک»، «ماه بر فراز مانیفست»، «مرغ مقلد» و «بن بست نورولت» تنها بخشی از ترجمههای او در حوزه نوجوان اند.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.