وقتی کتابی را در دست میگیریم و آن را میخوانیم، تنها موضوع یا قصه کتاب نیست که جلب توجه میکند، اینکه ایده این کتاب از کجا آمده هم به اندازه خود قصه جذاب و قابل توجه است. قصهها و کتابها هم مانند هر واقعیتی در این جهان دو وجه دارند؛ وجهی که ما میبینیم و وجهی در پشت پرده شکلگیری آنها که از آن بیخبریم. هر قصه راه طولانی را طی میکند تا به دست خواننده برسد. اما قبل از آن سفری دور و دراز را آمده تا ساختاری مشخص پیدا کند. ساختاری که قصهها و کتابها براساس آنها نوشته میشود را ژانر ادبی میگویند. امروز تعداد زیادی ژانر ادبی شناخته شده در جهان وجود دارد که برخی محبوبیت عام دارند و برخی در حاشیه هستند.
اما ژانرهای ادبی چطور متولد شدهاند و شکل گرفتهاند؟ قصهها چگونه در ساختار ژانرهای ادبی قرار گرفتهاند؟ اولین قصه جنایی چطور نوشته شده؟ چه کسی اولین آدم فضایی را به ادبیات وارد کرد؟ یا چه زمانی ارواح در قصهها سر و کلهشان پیدا شده؟ اینها سوالاتی است که در مواجهه با ژانرهای ادبی پیش میآید. از سوی دیگر سوال بزرگتری که وجود دارد این است که از چه روزی این ژانرها وارد ایران و ادبیات فارسی شدند؟
شاید بتوان با خواندن یک به یک آثار یک ژانر به جوابی کم و بیش درست رسید، اما قصهها پشتپرده خود را نشان نمیدهد. رمزگشایی مسیری که یک قصه طی کرده تا به دست ما رسیده خود قصهای است شنیدنی.
حالا قرار است در فصل جدید پادکست آوانگارد سراغ تاریخ ادبیات برویم و قصه تولد و تاریخچه ژانرهای ادبی را در جهان و ورودش به ایران را تعریف کنیم. البته نه به شیوه میزگردهای ادبی، بلکه قرار است قصه بگوییم و بشنویم، از کتابها، ادبیات و ژانرهایی که دوست داریم، یا حتی دوست نداریم.... شاید که این قصه و تاریخچه مانند یک نقشه راه باشد برای شناخت بهتر ژانرهای ادبی، برجستهترین نویسندگان هر ژانر و کتابهایشان.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.