نویسنده‌ای میان جاده، ایمان و ادبیات

اری دلوکا: مروری بر زندگی و آثار

گروه مترجمان

یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴

اری دلوکا

اری دلوکا[1] در سال 1950 در شهر ناپل در کشور ایتالیا به دنیا آمد و در خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط ​​بزرگ شد. بیشتر دوران حرفه‌ای دلوکا در تجارت دستی در سراسر فرانسه، آفریقا و ایتالیا سپری شده است، جایی که او کامیون می‌راند و به عنوان کارگر در پروژه‌های ساختمانی کار می‌کرد. دلوکا همچنین به عنوان راننده‌ی کامیون برای سازمان‌های بشردوستانه در بوسنی کار کرده است.

دلوکا به عنوان یک کودک دشوار و درون‌گرا بزرگ شد. او در اوایل زندگی به کتاب علاقه داشت و در مجموعه‌ی پدرش به طور گسترده مطالعه می‌کرد. او در نوجوانی با تعدادی از سازمان‌های سیاسی درگیر شد و در دهه‌ی 1970، رهبر گروه مبارزه‌ی مستمر در رم بود. او بعداً به عنوان داوطلب در تعدادی از سازمان‌های بشردوستانه در آفریقا، بوسنی و جاهای دیگر خدمت کرد. دلوکا در انتظار عزیمت قبل از سفری خاص به آفریقا، تنها کتاب موجود در اتاقش را بررسی کرد: نسخه‌ای از کتاب مقدس[2]. تجربه‌ی او به او انگیزه داد تا زبان عبری[3] را به تنهایی یاد بگیرد تا بتواند داستان‌ها را به زبان اصلی آنها بخواند. او بعداً چندین کتاب از عهد عتیق را به ایتالیایی ترجمه کرد.

مونته دیدیو کوه خدا

دلوکا نویسنده‌ی بیش از دوازده کتاب است که عمدتاً به زبان ایتالیایی نوشته شده است. دو نسخه‌ی انگلیسی آثار او به نام‌های دریای خاطره[4] و کوه خدا[5]، توجه منتقدان آمریکایی را به خود جلب کرده است. اولی، دریای خاطره، داستان رابطه‌‌ی یک پسر ایتالیایی و یک دختر یهودی است که در دهه‌ی 1950، تابستان خود را به طور مجردی در جزیره‌ای در سواحل ایتالیا می‌گذرانند. راوی که هرگز نامش فاش نمی‌شود، تابستان‌هایش را با کمک به عمویش و یک کهنه سرباز جنگ جهانی دوم به نام نیکولا[6] در قایق ماهیگیری‌شان می‌گذراند. راوی که معمولاً به کار کردن با تورها و یادگیری در مورد دریا راضی است، خود را غرق در عشق زن جوانی به نام کایا[7] می‌بیند. کایا در مورد گذشته‌ی خود پنهان‌کاری می‌کند ولی سرانجام راوی متوجه می‌شود که کایا یک یتیم و یک پناهنده‌ی یهودی از پاکسازی نازی‌ها است، اتفاقی که خانواده‌ی او را نابود کرد. کایا در ابتدا از اینکه راز او کشف شده است عصبانی است، اما به زودی در یک رابطه‌ی تقریباً متافیزیکی والدین و فرزند با راوی درگیر می‌شود. کایا کم کم باور می‌کند که راوی، تناسخ پدرش است و راوی محافظ و انتقام‌جوی او می‌شود. لوسی فریس[8]، منتقدی که در بخش نقد کتاب نیویورک تایمز[9] می‌نویسد، دریای خاطره را «رمانی غنایی اما به طرز عجیبی شوم» و «رمانی شاعرانه مملو از خشم و میل» نامید. یکی از منتقدان هفته‌نامه‌ی ناشران[10] خاطرنشان کرد که این اثر به قطع درباره‌ی تناسخ بوده است و قسمت‌هایی از آن که به مسائل روان‌شناختی پرداخته است مانع از آن می‌شود که به اثری داستانی تبدیل شود؛ وگرنه در غیر این صورت این اثر یک اثر داستانی جذاب و تکان‌دهنده درباره‌ی نوجوانی عاشق است، در جستجوی خود و تاریخ. با این حال، منتقدی ازنقد‌های کرکوس[11] این کتاب را «داستانی کم‌اهمیت، ظریف و باورپذیر» از نوجوانی، تاریخ و جنگ نامید.

کوه خدا «یکی دیگر از داستان‌های نمادین دوران نوجوانی» است. این کتاب که به سبک دفتر خاطرات نوشته شده است، به بررسی ماه‌های پر حادثه‌ی پس از سیزده سالگی راوی می‌پردازد، زمانی که او اولین کار خود را به عنوان شاگرد نزد اریکو[12]، کابینت‌ساز پیدا می‌کند. او مدرسه را تمام می‌کند؛ عاشق می‌شود و درمانده است از اینکه شاهد این است که مادرش بیمار می‌شود و ناگزیر می‌میرد. اریکو به رافانیلو[13]، کفاش گوژپشت اجازه می‌دهد تا از گوشه‌ای از مغازه‌اش استفاده کند، جایی که رافانیلو کفش‌های فقرا را تعمیر می‌کند و منتظر می‌ماند تا بال‌های کوهان او بیرون بیاید و به او اجازه‌ی پرواز به اورشلیم[14] را بدهد. وقتی کار نمی‌کند، پسر تمرین می‌کند که بومرنگی که هدیه‌ای از طرف پدرش بود را پرتاب کند؛ اگرچه جرات نمی‌کند بومرنگ را در خیابان‌های شلوغ و تقریباً کلاستروفوبیک[15]مونته‌دیدو (کوه خدا) که همان عنوان کتاب است، رها کند. راوی توجه ماریا[16] را به خود جلب می‌کند، دختری هم سن و سال خود که وقتی دید که صاحب‌خانه دستور تخلیه‌ی خانه را داده است، به او باج داد تا خانواده‌اش در امان بمانند. منتقدنقد کرکوسنوشت: عشق تازه‌ی آنها به یکدیگر تغییرات عمیقی را در هر یک از آنها ایجاد می‌کند. «در شب سال نو، اتفاقاتی رخ می‌دهد که به نظر می‌رسد باعث نزدیکی‌ای امیدوارکننده و دوست داشتنی می‌شود.» گیلیان انگبرگ[17]، که برای بوک‌لیست[18] می‌نویسد، داستان را بیشتر امپرسیونیستی[19] می‌بیند تا خطی. او همچنین آن را «رمانی دلهره‌آور که جوی را فراهم می‌کند که در آن به مذهب، زبان، جامعه و معنای بزرگسالی فکر می‌کند» در یک محیط خشن نامید که دوران کودکی در آن اغلب کوتاه است.

یکی از منتقدان هفته‌نامه‌ی ناشران می‌نویسد: «در حالی که زمینه‌ی جدید کمی پوشش داده شده است، این کتاب در بی‌واسطه بودن تکان‌دهنده‌ی خود موثر است، زیرا راوی سختی‌های یک بلوغ تنهایی و غم‌انگیز را تحمل می‌کند». منتقدنقدهای کرکوسنوشت: «کوه خدا یک داستان فروتنانه از معجزات خارق‌العاده است که در تعطیلات رخ می‌دهد، بدون اینکه حتی یک بار ساخارین[20] شود». این اثر واقعا دوست داشتنی است.»


منبع: encyclopedia
مترجم: نگار فیروزخرمی

[1]- Erri de Luca

[2]- The Bible: کتاب مقدس اشاره به مجموعه‌ی کتاب‌های مقدس مسیحیان، یهودیان، سامریان و چندی دیگر از ادیان دارد. (منبع: ویکی‌پدیای فارسی)

[3]- Hebrew: عبری یک زبان سامی شمال غربی در خانواده‌ی زبان‌های افراسیایی است. (منبع: ویکی‌پدیای انگلیسی)

[4]- Sea of Memory

[5]- Montedidio, Feltrinelli, 2002 (God's Mountain, Other Press)

[6]- Nicola

[7]- Caia

[8]- Lucy Ferriss

[9]- New York Times Book Review,

[10]- Publishers Weekly

[11]- Kirkus Reviews

[12]- Errico

[13]- Rafaniello

[14]- Jerusalem

[15]- Claustrophobic: این کلمه درباره‌ی یک مکان یا موقعیت به کار می‌رود و به معنای ایجاد ترس شدید یا غیرمنطقی از فضاهای محدود است.

[16]- Maria

[17]- Gillian Engber

[18]- Booklist

[19]- impressionistic: بر اساس واکنش‌های ذهنی ارائه شده به صورت غیر سیستماتیک.

[20]- Saccharine: این کلمه به معنای بیش از حد احساسی است.

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

ای وارثان پاکی، من آخرین نگاهم

ای وارثان پاکی، من آخرین نگاهم

کتاب هایی درباره خلیج فارس

خواندن آثار ویلکی کالینز را از کجا شروع کنیم؟

خواندن آثار ویلکی کالینز را از کجا شروع کنیم؟

معرفی آثار ویلکی کالینز

فهرستی از بهترین رمان‌های عاشقانه

فهرستی از بهترین رمان‌های عاشقانه

لیستی از بهترین رمان عاشقانه ایرانی و خارجی

کتاب های پیشنهادی