
داستان فلش، داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه قالبی در داستاننویسی است که در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته میشود و در پی کشفی ضربهزننده است. این کشف میتواند غافلگیر کردن خواننده و ایجاد شوک، شوخی یا نمایش لحظهای باشد. همچنین، داستانک یا فلش فیکشن میتواند پایانی نداشته باشد و انتهای داستانک را به خواننده واگذار کند ـ برعکس رمان یا داستان که در انتهای آن رویداد مهم پایان میپذیرد.
از ویژگیهای داستانک میتوان به سه مورد اصلی اشاره کرد:
۱. خلاصهگویی: داستانک سعی میکند روایتی را در کمترین واژگان ممکن فشرده ساخته و داستانهای غنی و پیچیده را سریع و خلاصه کند؛
۲. آغاز و میان و پایان: برخلاف جستار، بیشتر داستانکها یک «طرح داستانی» یا «خط داستانی» دارند، اگرچه در این مورد استثناهایی هم وجود دارند؛
۳. پایان غافلگیرکننده: یکی از ویژگیهای داستانکهای موفق ایجاد انتظارات در مخاطب و سپس از بین بردن ناگهانی آنها با روندی سریع است.
داستانکها، با وجود محدودیتهایی که در فرم نوشتاری خود دارند، میتوانند عاملی برای تشویق خلاقیت و چهارچوبی برای نمایش استعداد نویسندگان باشند. علاوهبر آن، قواعد اینچنینی نویسندگان را وادار میکند تا معنای بیشتری را از واژگان زبان استخراج کنند.
عکسهایی از زندگیهای فروریخته
کتاب زندگی موازی گزیدهای از داستانکهای نوشته شده در ادبیات عرب است. کتاب هفتادوپنج داستانک از نویسندگان کشورهای مختلف جهان عرب را در خود جای داده است ـ داستانکهایی از کشورهای مصر، اردن، فلسطین، یمن و ....
ویژگی مثبت این کتاب مطالعه داستانکهای نویسندگان نسل جوان و امروز ادبیات عرب است. معمولاً، در مواجهه با ادبیات عرب، بیشتر با نامهای بزرگی چون نجیب محفوظ، غادة السمان، هشام مطر، احمد سعداوی یا غسان کنفانی مواجه هستیم و آثار آنها را مطالعه میکنیم، ولی در این کتاب با داستانکهایی در موضوعات متعدد و متنوع از نویسندگان کمتر شناختهشدهی ادبیات عرب آشنا میشویم.
تنوع و گستردگی مضامین بهکاررفته در داستانکها زیبایی و خواندن آنها را لذتبخشتر کرده است. در هنگام خواندن این داستانکها، زندگیهای ویرانشده، شکسته و فروریخته را مشاهده میکنیم، نویسندگان داستانکها مانند عکاسی هستند که در هنگام فاجعه تصویری ناگهانی و بدون تمرکز را از لحظهی وقوع فاجعه گرفته است. این فجایع دارای گستردگی و تنوع هستند ولی همهی آنها تصویر و عکسی از لحظهی ازدسترفته را نشان میدهند.
موضوعات داستانکها طیف معانی گوناگونی دارند: تنهایی، جنگ، فقر، عشقهای نابودشده، مهاجرت و بیوطنی؛ همهی موضوعات و بحرانهایی که در جوامع و کشورهای خاورمیانه شاهد آنها هستیم و با آنها زندگی میکنیم. برای مثال، دربارهی زندگی ازدسترفته داستانکهایی میخوانیم:
«بهدنبال محل درد، پزشک دست به قلبش میکشد. سر میخورد توی یک حفره. در حال معاینه دربارهاش میپرسد. در جواب میگوید: «صرفاً جای زخمی است که التیام یافته.» صفحهی 21، داستانک زخم، نوشتهی فاطمه وهیدی (مصر)
«قلابش را به دریای دغدغههایش انداخت. نیاز به انتظار طولانی نبود، احساس کرد چیز سنگینی میکشدش، قلابش را کشید، پیکرش را به همراهش بیرون آورد.» صفحهی 28، داستانک قلاب، نوشتهی مبروک السالمی (مراکش)
تنهایی و طردشدگی از جهان از موضوعات پرداخته شده دراین داستانکهاست:
«در فرار از تعقیب لنگلنگان و با لکنت میگوید: من قرص نون رو ندزدیدم./ پس چرا بغل گرفتیش؟/ فقط میخوام بهش از مقدار دلتنگیام بگم.» داستانک فقر، نوشتهی شهاب حسن (سودان)
«از خوابش که بیدار شد، دید اسم محبوبش روی بالشش حک شده. چشمانش را مالید. دستی به موهای او کشید. صورتش را لمس کرد. نزدیکش که شد، سرش خورد به حفاظ تخت. فریاد زد: لعنت به خیالت.» داستانک خواب و بیداری، محمد مشه (اردن)
داستانکهایی با معانی سیاسی و سرکوب آزادی بیان نیز میخوانیم:
«حاکم از مشاورانش پرسید: ملت هنوز روزنامهها رو دنبال میکنن؟/ در پاسخ گفتند: میبلعندشون/ بلافاصله جواب داد: پس نونواییها رو ببندید.» داستانک سؤال، نوشتهی محمدفؤاد منصور (مصر)
«بر دیوار دروازه کشور نوشت: در قلبم عشقی را به خاک میسپارم که جز زیان، چیزی از آن نچیدم./نصف شب به خانه اش تاختند و به اتهام « قتل» به اتاق اعدامش بردند.» داستانک اعتراف، عبدالوهاب محمد الجبوری (عراق)
داستانکهای ترجمهشده در کتاب زندگی موازی عکسها و تصویرهای واقعی از زندگی روزمره در خاورمیانهی امروز است. مطالعه این داستانکها فرصتی است برای دیدن خودمان از دریچهی این عکسهاست.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.