سوال: دورۀ ارشد را در رشتۀ نویسندگی خلاق تمام کردهام و دیگر نمیتوانم با لذت کتاب بخوانم، چون تمام مدت حواسم پرت بررسی اجزای کتابهاست. ممکن است چند کتاب خوب ادبی به من معرفی کنید که بتوانم غرق خواندنشان شوم،
سوال از: کولت هیل، باث
پاسخ از: نیسی جرارد که آخرین رمانش ساعت گرگ و میش است. او به همراهی همسرش و تحت عنوان نیسی فرنچ رمان روانشناسی-جنایی مینویسد.
سؤال شما سؤال بسیاری از خوانندگانی است که در دانشگاه ادبیات خواندهاند. آنها عاشق ادبیات هستند، اما بعدها به خاطر اینکه این رشته را در دانشگاه میخوانند، آن را تحلیل و بیمصرفش میکنند تا ببیند از چه چیزی ساخته شده است، در نتیجه علاقهشان را از دست میدهند.
اما ادبیات داستانی شاهکار، تضادی در خود ندارد. شما اقلاً برای مدتی نیازمند کتابهایی هستید که خودآگاهی ادبی نداشته باشند و توجهتان را به سبک خود معطوف نکند، داستانهایی که چون آبی روان و برایتان لذتبخش باشند و لذت خواندن آنها در فرم و تکنیکشان نباشد. به ترتیب تاریخ انتشار شش رمان را انتخاب کردم (میتوانستم شصت تا انتخاب کنم). من این رمانها را دوست دارم، به خاطر روایت تازه و واضحشان، به خاطر داستانهای کاملاً سازنده و به خاطر شور خالصی که به مخاطب میدهند. امیدوارم این کتابها بتوانند دوباره لذت غرقشدن در دنیای کتاب را به شما بدهند، آن لذتی که ذهن شما را از کار و بار جهان فارغ میکند.
- نورثنگر اَبی، نوشتۀ جین آستین
- زن سفیدپوش[1]، نوشتۀ ویلکی کولینز
- کیم[2]، نوشتۀ رودریارد کیپلینگ
-انجیل پویزنوود[3]، نوشتۀ باربارا کینگ سالور
- به هوای دزدین اسبها، نوشتۀ پر پترسون
به هوای دزدیدن اسب ها
- الینور آلیفنت کاملاً خوب است، نوشتۀ گیل هانیمن
الینور آلیفنت کاملا خوب است
جین ایر شارلوت برونته را هم فراموش نکنید، آنجلا کارتر در مورد این کتاب نوشته است: «این کتاب شبیه یک آشغال دوستداشتنی است، مثل یک شاهکار.»
منبع: گاردین
[1] The Woman in White
[2] Kim
[3] The Poisonwood Bible
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.