رضا براهنی نویسنده، شاعر و یک منتقد ادبی برجسته و معروف است. او همیشه نقدهای خود را کوبنده و صریح مطرح میکند و هیچ شاعر و نویسندهای از تیغ تیز انتقادهای او در امان نیست. همین مسئله باعث شده این نویسنده همواره مورد هجمههای مختلف واقع شود. با همهی سختیها و نامهربانیها، او هیچگاه رسالت خود را در جهت اعتلای سطح سلیقهی مخاطبان به دست فراموشی نسپرد و حتی برای لحظهای قلم خود را زمین نگذاشت.
رضا براهنی در 21 آذر سال 1314 در تبریز چشم به جهان گشود. خانوادهی براهنی وضع اقتصادی خوبی نداشتند و رضا از همان ابتدا طعم تلخ فقر را چشید. او در زمان کودکی علاوه بر تحصیل، در کارخانههای مختلف کار میکرد و کمک خرج خانواده بود. وی در اوایل جوانی به دانشگاه تبریز قدم گذاشت و موفق به دریافت مدرک کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی شد. او برای ادامهی تحصیل به ترکیه سفر کرد و در همان رشته درس خود را تا سطح دکترا ادامه داد و بعد به ایران بازگشت. براهنی در سال 1343 بهعنوان استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران استخدام شد و شروع به کار کرد.
وی در نوشتن داستان و شعر مهارت زیادی داشت و زمانی که ساکن ایران بود، تصمیم گرفت دانش خود را با سایر علاقهمندان به اشتراک بگذارد. او کلاسهای مختلفی در زمینهی نوشتن داستان و قصه، سرودن شعر و نقد آثار دیگران برگزار میکرد و شاگردان زیادی را مانند مهسا محبعلی، ناهید توسلی، روزبه حسینی، پیمان سلطانی، هوشیار انصاریفر و... تربیت کرد. دانشآموختگان این کلاسها سالها بعد باعث رشد و شکلگیری یک جریان ادبی تازه در دههی هفتاد شدند.
براهنی با نشریات مختلف مانند فردوس، آرش، آناهیتا، نگین و... همکاری داشت و برای آنان در حوزههای گوناگون مطلب مینوشت. وی همچنین برای تأسیس و رشد کانون نویسندگان ایران تلاشهای زیادی کرد. براهنی عقاید چپگرایانهی شدیدی داشت و بارها نسبت به شرایط موجود جامعه انتقادهای تندی منتشر کرده بود. وی در سال 1351 برای تدریس ادبیات تطبیقی و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تگزاس به آمریکا رفت و بعد از مدت کوتاهی برگشت. براهنی بعد از بازگشت به وطن دستگیر شد و به زندان افتاد. او در سال 1353 برای بار دوم به آمریکا مهاجرت کرد و کمی بعد برای زندگی به کانادا قدم گذاشت و موفق شد در انجمن قلم کانادا عضو شود و ریاست آن را برعهده بگیرد.
رضا براهنی در حوزه های مختلف ادبی مانند ترجمه، داستان نویسی، شاعری، نظریه پردازی و نقد فعالیت های گسترده ای دارد. وی برای نوشتن داستان های خود به سراغ مسائل روز جامعه می رود و در دل حوادث داستانی به نقد وضعیت موجود می پردازد و دغدغه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را بیان می کند.
مصیبتی زیر آفتاب، بیا کنار پنجره، خطاب به پروانه ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم، آواز کشتگان، رازهای سرزمین من، چاه به چاه، قصه نویسی، آزاده خانم و نویسنده اش، طلا در مس و... تنها بخشی از تألیفات موفق او محسوب می شوند.
کتاب رازهای سرزمین من بلندترین اثر رضا براهنی است. وی در این کتاب از مسائل تاریخی و سیاسی به صورت توامان استفاده می کند و داستانی جذاب می آفریند. داستان این کتاب به حوادث مختلف تاریخی سال 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی در شهرهای مختلفی مانند تبریز، اردبیل، تهران، ویتنام و... مربوط می شود.