کتاب عکس دسته جمعی با پدرخوانده (سفر به سه گانه ی کاپولا)

نویسنده: صفی یزدانیان

خیابان جُم نخواهند خورد.

در فیلم رگبارِ بهرام بیضایی فصلی هست که مدیر مدرسه آقای حکمتی را به شام در خانه‌اش دعوت کرده؛ در اصل به این نیت که دخترش را با او آشنا کند. سر شام زن و مرد میزبان سعی دارند با شیرین‌زبانی و تعریف از استعدادهای دختر فضای سنگین اتاق را بشکنند. آقای حکمتی، که خجالتی و معذب است، و این مهمانی دارد کم‌کم برایش حكم عذاب پیدا می‌کند، کم‌تر چیزی می‌گوید، فوقش لبخندی می‌زند و پرویز فنی‌زاده به عالی‌ترین شکل ممکن این وضعیتی را که بیش‌تر به محبوس بودن شباهت دارد به ما انتقال می‌دهد. ما هم همراه او می‌خواهیم هر چه زودتر از این مهمانی اجباری خلاص شویم. وسط حرف‌ها نگاه آقای حکمتی می‌افتد به پنجره. بیرون بارانِ شبانه در کار است. بیرون. و این بیرون هر جاست جز این جا. نمایی از پنجره، که پشتش تاریک است می‌آید و، اگر اشتباه نکنم، دوربین روی پنجره زوم می‌کند. آقای حکمتی و ما و دوربین انگار می‌خواهیم از این پنجره پر بکشیم به بیرون. به شبِ بارانی خیابان و شاید به سوی عاطفه، دختر جوانی که حکمتی دل به او بسته است.

صفحه ۵۶

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب عکس دسته جمعی با پدرخوانده (سفر به سه گانه ی کاپولا)

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: عکس دسته جمعی با پدرخوانده (سفر به سه گانه ی کاپولا)
  • ناشر : گیلگمش
  • تعداد صفحات: 260
  • شابک: 9786229703892
  • شماره چاپ: 1
  • سال چاپ: 1399
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: سینما
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

ردپای شهرزاد بر سنگفرش شیلی

مروری بر کتاب اوالونا نوشته‌ی ایزابل آلنده

پایان یک توهم

مروری بر کتاب در سنگر آزادی نوشته‌ی فردریش فون هایک

صداقتِ به زنجیرکشیده

مروری بر نمایشنامه‌ی شاه‌لیر نوشته‌ی ویلیام شکسپیر

کتاب های پیشنهادی