کتاب نفرتی كه تو می كاری
نویسنده: انجی توماس
یکشنبه، پدر و مادرم، من و برادرانم را جایی بردند.
بهنظر میآمد که مثل همیشه داریم به خانه دایی کارلوس میرویم تا اینکه از محلهشان گذشتیم. پنج دقیقه بعد، تابلویی که با گل و بوتههای رنگارنگ تزیین شده بود ورود ما را به محله بروک فالز خوش آمد گفت.
خانههای یک طبقه آجری با خیابانهای تازه آسفالت شده پشت هم ردیف شده بودند. بچههای سیاهپوست و سفیدپوست همه داشتند در پیادهروها و حیاطها بازی میکردند. درهای پارکینگ باز بود و کلی وسیله مثل دوچرخه و اسکوتر وسط حیاطها رها شده بود. هیچ کس نگران دزدیده شدن وسایلش در وسط روز نبود.
یاد محله دایی کارلوس افتادم، اما این محله کمی متفاوت بود. یکی از تفاوتهایش این بود که دروازهای آن را جدا نمیکرد، در نتیجه کسی بیرون یا داخل نمیماند، اما باز هم مردم احساس امنیت میکردند. خانهها کوچکتر، اما دنجتر بودند. مهمتر از همه، آدمهای اینجا در مقایسه با محله دایی کارلوس بیشتر شبیه ما بودند.
- نام کتاب: نفرتی كه تو می كاری
- مترجم: میلاد بابانژاد الهه مرادی
- ناشر : نون
- تعداد صفحات: 400
- شابک: 9786008740117
- شماره چاپ: 2
- سال چاپ: 1397
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
چرا زندگی بهتری نمیسازیم؟
مروری بر کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشتهی جفری یانگ و جنت کلوسکو
سایه هیولا را جدی بگیرید
معرفی کوتاه کتاب کودک سایه هیولا نوشتهی عباس جهانگیریان
با من به خورشید سلام کن
مروری بر کتاب سلام بر خورشید نوشتهی پونار آسوبار و ساغر پاشایی
کتاب های پیشنهادی