کتاب پرواز را به خاطر بسپار

نویسنده: یرزی کازینسکی

از پشت گورستان سروکلة دسته‌ای از زنها با بیل و کلنگ به دست پیدا شد. این گروه به وسیلة چند زن جوان رهبری می‌شدند که فریاد می‌کشیدند و دست‌هایشان را تکان می‌دادند. چوپان‌ها شلوارهایشان را بالا کشیدند، ولی فرار نکردند، در عوض لودميلا خله را که عاجزانه تقلا می‌کرد نگه داشتند.

سگ به قلادهاش فشار می‌آورد و کمی غرید. ولی طناب کلفت شل نمی‌شد. زن‌ها نزدیک‌تر شدند. من در جای امنی نزدیک دیوار گورستان نشستم. تنها آن موقع بود که متوجه لخ شدم که توی چراگاه می‌دوید.

احتمالاً به ده برگشته بود و از ماوقع باخبر شده بود. حالا دیگر زن‌ها کاملاً نزدیک شده بودند. قبل از اینکه لودميلا خله فرصت بلند شدن پیدا کند، آخرین مرد از دیوار گورستان فرار کرد. زن‌ها او را گرفتند. لخ هنوز خیلی دور بود. خسته شده بود، مجبور شد یواش‌تر بدود. تلوتلو می‌خورد و چند دفعه نزدیک بود زمین بخورد.

صفحه ۷۳

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب پرواز را به خاطر بسپار

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: پرواز را به خاطر بسپار
  • مترجم: ساناز صحتی
  • ناشر : نگاه
  • تعداد صفحات: 286
  • شابک: 9786003767683
  • شماره چاپ: 1
  • سال چاپ: 1389
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان آمریکایی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا

معرفی کوتاه کتاب کودک حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا نوشته‌ی اسکات کوپر

تأملی در تأملات؛ بینش‌هایی برای زندگی و مرگ

مروری بر کتاب تأملات نوشته‌ی مارکوس اورلیوس

نشانگر صبح

مروری بر کتاب خروس نوشته‌ی ابراهیم گلستان

کتاب های پیشنهادی