زندگی در دنیای امروز نگرانی‌ها و اضطراب‌های بسیاری را برای ما به وجود می‌آورد. جامعه‌ی بشری با بلایای طبیعی، بحران‌های اقتصادی، تروریسم و بیماری‌های واگیر دست به گریبان است. درست همان‌طور که هیچ کس دوست ندارد قربانی عملیات تروریستی شود، هیچ کس را هم نمی‌شود پیدا کرد که از اضطراب گریزان نباشد. اضطراب، تفکر ما را مختل و عزم و اراده‌ی ما را برای کام جستن از زندگی تضعیف می‌کند. درست است که برخی نگرانی‌ها واقع‌بینانه و اجتناب‌ناپذیرند، اما نباید بگذاریم همین نگرانی‌ها هم به کابوس زندگی‌مان بدل شوند. ما انسان‌ها حتا زمانی که تحت فشار هستیم، می‌توانیم آرامش نسبی خود را حفظ کنیم و انگیزه و اراده‌ی خود را برای زندگانی موفق و ثمربخش مصون نگاه داریم. 

امروزه نظریه‌های بسیاری درباره‌ی افزایش نگران‌کننده‌ی افسردگی مطرح هستند؛ اما صرف‌نظر از تمام این نظریات، افسردگی بلایی‌ست که انگیزه‌ی شادکامی، لذت بردن از زندگی، و ظرفیت دوست داشتن و دوست داشته شدن را از قربانی خود می‌رباید. خبر خوب این است که امروزه بیش از هر زمان دیگری راه‌های مبارزه با افسردگی را می‌شناسیم. روان‌شناسان بالینی روش‌های روان درمانی جدیدی را ابداع کرده‌اند که اثربخشی آنها در درمان افسردگی و پیشگیری از بازگشت این اختلال روانی به اثبات رسیده است. دانشمندان اخيراً دریافته‌اند که بین خُلق‌وخوی انسان و فعل و انفعالات شیمیایی در مغز او رابطه‌ی ظریفی وجود دارد و بر همین اساس با ابداع داروهایی که مواد شیمیایی خاصی را در مغز انسان هدف می‌گیرند، راه‌های مهم دیگری برای تسکین افسردگی، فراهم آورده‌اند. دیگر آن دوران سپری گشته که عده‌ی زیادی به افسردگی مزمن و لاعلاج مبتلا باشند.