کتاب سمندر، ورای عشق

نویسنده: اوکتاویو پاز

ما در دل شب پراکنده شدیم 

یاران من به راه خود رفتند 

و من واژگان آنان را به سانِ گنجِ مشتعلی با خویشتن بردم 

رود و باد پاییز ستیز می‌کردند

پاییز با خانه‌های سیاه می‌جنگید 

سالِ استخوان‌ها

توده‌ی سالیانِ مُرده و تف افکندن

فصولِ تحقیر شده 

قرن کنده کاری شده درون یک فریاد 

هِرَم خون 

ساعاتی که می‌جوند روز را سال را قرن را استخوان را

ما در تمامی نبردها مغلوب گشته‌ایم 

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب سمندر، ورای عشق

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چرا زندگی بهتری نمی‌سازیم؟

مروری بر کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته‌ی جفری یانگ و جنت کلوسکو

درس خواندن در مدرسه‌ی بزرگ خلاقیت

مروری بر کتاب نوشتن خلاق نوشته‌ی گابریله لوسر ریکو

آوا در آینه

معرفی کوتاه کتاب کودک آوا در آینه نوشته‌ی فائزه دائمی

کتاب های پیشنهادی