کتاب آتش سوزی ها

نویسنده: وجدی معود

روز. تابستان. دفترخانه‌ٔ اسناد رسمی.

هرمیل لوبل : مطمئن مطمئن مطمئن. من ترجیح میدم پرواز پرنده‌ها رو نگاه کنم. نباید خودمو گول بزنم: ازاینجا٬ به‌جای پرنده‌ها٬ ماشین‌ها ومراکز خرید رومی‌بینیم. قبلا٬ وقتی که تواون طرفی این ساختمون بودم٬ دفترم مُشرف به بزرگراه بود؛ نمی‌شد از پنجرهه‌ش دریا رو دید٬ آخرش منم یه تابلو توپنجره‌ش آویزون کردم و نوشتم: دفترخانه اسنادرسمی هرمیل لوبل. تو ساعت‌های پررفت وآمد٬ تبلیغ وحشتناکی برام می‌کرد.

صفحه ۲۱

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب آتش سوزی ها

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

حالا که در کنار هم هستیم، خیلی بهتره

مرور نمایشنامه‌ی «آتش‌سوزی‌ها» اثر «وجدی مُعَوَد»

خون زدگی

مروری بر کتاب خون‌خورده نوشته‌ی مهدی یزدانی خرم

رنج می‌کشم، پس هستم

مروری بر کتاب نیلوفر و مرداب نوشته‌ی تیچ نات هان

کتاب های پیشنهادی