کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
نویسنده: پائولو كوئلیو
عشق یک تله تمامعیار، یک فریب بزرگ و یک نیرنگ کامل است، در «لحظه خودنمایی، جرقهای زده و چشم را خیره میکند... با درخشش خود همهجا را روشن میکند... آنچنان تلألویی دارد که به «ما» مجال نمیدهد تا به تاریکیها فکر کنیم یا سایههایی را که با نور «عشق» نیست و محو شدهاند ببینیم...
به من گفت: «به زمین، به زمینی که روی آن ایستادهایم و زندگی میکنیم، به پیرامونت، به زمینهای اطراف نگاه کن... روی زمین دراز بکشیم تا ضربان قلب کرۀ خاکی را حس کنیم... ضربان قلب زنده زمین را بشنویم...»
«متأسفم... نمیخواهم تنها کُتی که با خود دارم کثیف کنم... شاید دیرتر... شاید...»
صفحه 77
- نام کتاب: کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
- مترجم: حسین نعیمی
- ناشر : ثالث
- تعداد صفحات: 308
- شابک: 9789646404069
- شماره چاپ: 11
- سال چاپ: 1397
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان برزیلی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
نیروانای سعادت
مروری بر کتاب در باب حکمت زندگی نوشتهی آرتور شوپنهاور
هفت روز نفسگیر
مروری بر کتاب نام گل سرخ نوشتهی امبرتو اکو
سایه هیولا را جدی بگیرید
معرفی کوتاه کتاب کودک سایه هیولا نوشتهی عباس جهانگیریان
کتاب های پیشنهادی